ارزیابی عملکرد مالی شرکت های صنایع شیمیایی

ارزیابی عملکرد مالی شرکت های صنایع شیمیایی
(یکشنبه ۲ شهریور ۱۳۹۳) ۱۶:۴۲

هدف اصلی این پژوهش ارزیابی عملکرد مالی شرکت­های صنایع شیمیایی و فرآورده­های نفتی با استفاده از کاربرد تحلیل پوششی داده­ها در بورس اوراق­بهادار تهران است.

چکیده: هدف اصلی این پژوهش ارزیابی عملکرد مالی شرکت­های صنایع شیمیایی و فرآورده­های نفتی با استفاده از کاربرد تحلیل پوششی داده­ها در بورس اوراق­بهادار تهران است. نسبت­های مالی یکی از ابزارهای سرمایه­گذاران و مدیران واحدهای تجاری به منظور ارزیابی وضعیت موجود و همچنین پیش­بینی وضعیت آتی واحدهای تجاری می­باشد. مشکل اصلی که به تحلیل نسبت­های مالی وارد می­شود این است که هر یک از نسبت­های مالی یک بُعد از عملکرد مالی سازمان را ارزیابی می­کند. پژوهش حاضر تکنیک تحلیل پوششی داده­ها را پیشنهاد می­دهد. جامعه آماری این پژوهش، با توجه به اهمیت صنایع نفت و پتروشیمی در برنامه پنجم توسعه؛ شامل 20 شرکت از صنایع مورد اشاره در بورس اوراق بهادار تهران و 4 شرکت فرابورسی از صنایع اشاره شده و در محدوده زمانی بین سال­های 1387 تا 1391 می­باشد.

 1.     مقدمه

صنعت پتروشیمی در ایران از ویژگی­های منحصربه­فردی مانند وفور مواد اولیه برخوردار است. ایجاد ارزش­افزوده قابل توجه به­شرط مدیریت صحیح، می­تواند این صنعت را به صنعت پیشرو در محور توسعه­ی صنعتی تبدیل کند[4].

از طرفی با وجود مقام دوم در صنعت گاز طبیعی و رتبه دوم در ذخایر نفت خام، و همچنین اهداف کلان صنعت نفت، گاز و پتروشیمی ایران در برنامه پنجم توسعه، ارزیابی عملکرد مالی دو صنعت شیمیایی و فرآورده­های نفتی مورد بررسی قرار گرفت.

محاسبه میزان کارایی در گروه­هایی که عملکرد یکسانی دارند، از اهمیت بسزایی برخوردار است. برای باقی­ماندن در عرصه رقابت با سایر واحدها می­بایست با گذر زمان میزان عملکرد خود را به سطح قابل قبولی افزایش دهند. اولین قدم برای بهبود فعالیت، آگاهی از سطح فعالیت فعلی است. این شناخت کمک می­کند تا هر واحد از وضعیت موجود خود آگاه شده و با توجه به وضعیت فعلی با اتخاذ روش مناسبی، بتواند به سطح بهتر و قابل قبولی از فعالیت و کارایی دست یابد[2].

نسبت­های مالی یکی از ابزارهای سرمایه­گذاران و مدیریت واحدهای تجاری به منظور ارزیابی وضعیت موجود و همچنین پیش­بینی وضعیت آتی واحدهای تجاری می­باشد.

  در تجزیه و تحلیل صورت­های مالی به سهولت نمی­توان نتایج تحلیل گروه­های متفاوت نسبت­های مالی را با هم تجمیع کرد و در مورد کلیت صورت­های مالی نظر داد. این پژوهش برای رفع این مشکل، تکنیک تحلیل پوششی داده­ها را پیشنهاد نموده است. هدف از پژوهش حاضر معرفی تکنیک تحلیل پوششی داده­ها به عنوان روشی مکمل برای تحلیل سنتی نسبت­های مالی است. مدل­های اصلی تحلیل پوششی داده­ها به دو دسته CCR و BCC تقسیم می­شوند. هر کدام از این مدل­ها را می­توان به دو رویه ورودی­محور و خروجی­محور مورد بررسی قرار داد[3,1].

 این که مسئله را به صورت ورودی­محور یا خروجی­محور در نظر بگیریم، بستگی به آن دارد که مدیر روی ورودی­های خود کنترل دارد یا خروجی­ها؛ اگر مدیر روی ورودی­های خود کنترل داشته باشد، باید مسئله را به صورت ورودی­محور اجرا نمود و اگر مدیر روی خروجی­های خود کنترل داشته باشد، باید مسئله را به صورت خروجی­محور در نظر گرفت[6,7].

 

2.    روش انجام پژوهش

 در این پژوهش از مدل BCC پوششی با دو دیدگاه ورودی­محور و خروجی­محور استفاده می­گردد. با توجه به مطالعات انجام­شده و انجام مشاوره با کارشناسان ارشد علم آمار این نتیجه حاصل شد که نرم­افزار GAMS ابزار توانایی برای برنامه­نویسی و اجرای مدل­های برنامه­ریزی خطی بوده و در این­گونه تحقیقات دارای دقت بیشتری می­باشد، بنابراین از این نرم­افزار در انجام تحقیق استفاده شده است.

ابتدا فرض را بر این قرار می­دهیم که مدیر می­تواند با کنترل، مدیریت و کاهش ورودی­ها (در این پژوهش: کل دارایی­ها، حقوق صاحبان سهام، هزینه­های عمومی، اداری و تشکیلاتی)، میزان خروجی­ها فعلی را بدست آورد. سپس فرض را بر این قرار می­دهیم که مدیر با ثابت نگه­داشتن ورودی­ها، سعی در حداکثر کردن نسبت­های خروجی(در این پژوهش: حاشیه سود ناخالص، نسبت بازده دارایی­ها، نسبت بازده حقوق صاحبان سهام) را دارد و با این رویه می­تواند باعث بهبود عملکرد شرکت گردد؛ لازم به ذکر است متغیرهای این پژوهش با توجه به پژوهش هالکوس و تِزِرمس در سال 2011 انتخاب شدند [5].

 

3 . نتـایج

نتایج این پژوهش با اجرای مدل­های BCC ورودی­محور و BCC خروجی­محور نشان می­دهد از 24 شرکت مورد بررسی 10 شرکت، کارا هستند. از سوی دیگر نتایج مدل­های فوق نشان می­دهد در صورتی که 4 شرکت فرابورسی، در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده بودند، در مقایسه با شرکت­های بورسی انتخاب شده در این پژوهش، همگی ناکارا می­بودند. همچنین با اجرای این مدل­ها دریافتیم از 19 شرکت صنایع پتروشیمی، 9 شرکت (47% واحدها) کارا بوده، در حالی که از 5 شرکت فرآورده­های نفتی تنها یک شرکت (20% واحدها) کارا می­باشند. لازم به توضیح است تمام واحدهای کارا و ناکارا در هر دو مدل، مشابه یکدیگرند. همچنین سایر نتایج نشان می­دهد واحدهای ناکارا در مدل BCC خروجی­محور، نسبت به مدل BCC ورودی­محور به مرز کارایی نزدیکتر هستند؛ به­استثنای یک واحد. در انتها می­توان نتیجه گرفت که بیشتر تمرکز ارکان تصمیم­گیرنده واحدهای تحت بررسی بر متغیرهای خروجی است و شاید توجه کافی نسبت به مدیریت و کنترل متغیرهای ورودی نشده است [5].

 

4 . مـراجع

1-    آذر، عادل، دانشور، مریم و زالی، محمدرضا، 1385، "طراحی مدل ارزیابی عملکرد شعب بیمه با استفاده از تکنیک DEA(مطالعه موردی بیمه دانا)"، پژوهشنامه علوم انسانی و اجتماعی، شماره­ی 23، ص 35 تا 62.

2-    بهاری، علیرضا، علیرضایی، محمدرضا و یاری، غلامحسین، 1389، "شبیه­سازی بوت­اِستِرَپ در مدل­های مرزی ناپارامتریک"، رساله کارشناسی ارشد، دانشگاه علم و صنعت ایران، دانشکده ریاضی.

3-    خواجوی، شکراله، غیوری­مقدم، علی و غفاری، محمدجواد، 1388، "تکنیک تحلیل پوششی داده­ها مکملی برای تحلیل سنتی نسبت­های مالی"، مجله بررسی­های حسابداری و حسابرسی، دوره 17، شماره­ی 60، ص 41 تا 56.

4-    دستگیر، محسن، سجادی، سیدحسین، خدادادی، ولی و خلیلی، پژمان، 1387، "بررسی عامل­های ریسکی مؤثر بر بازده سهام شرکت­های فعال در صنعت پتروشیمی"، پژوهشنامه­ی علوم اقتصادی، سال نهم، شماره­­ی 1(پیاپی 32).

5-    کاظمی، عبداله، محمودآبادی، حمید و امیرتیموری، علیرضا، 1392، "ارزیابی عملکرد شرکت­های صنایع شیمیایی و فرآورده­های نفتی با استفاده از کاربرد تحلیلی پوششی داده­های بوت­اِستِرَپ در بورس اوراق بهادار تهران"، رساله کارشناسی ارشد حسابداری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات گیلان.

6-    مهرگان، محمدرضا، 1383، "ارزیابی عملکرد سازمان­ها: رویکردی کمی با استفاده از تحلیل پوششی داده­ها"، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.

7-    مهرگان، محمدرضا، 1391، " تحلیل پوششی داده­ها: مدل­های کمی در ارزیابی عملکرد سازمان­ها"، تهران، نشر کتاب دانشگاهی، ویراست دوم.

 8- Halkos, E. G., & Tzeremes, N. (2011). The effect of foreign ownership on SMEs performance: An efficiency analysis perspective. Journal of Productivity Analysis, 34(2). 167-180

 

نویسنده : عبداله کاظمی، دانش­آموخته کارشناسی ­ارشد حسابداری،

دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات گیلان، A.kazemi19@gmail.com

تعداد بازدید : ۵,۹۰۶