به گزارش نیپنا، بیش از ۲٬۲۵۰ شرکت نمایشگاهی و بیش از ۱٬۸۰۰ سخنران متخصص در بیش از ۳۸۰ نشست به بررسی همگرایی صنعت انرژی، هوش مصنوعی، سرمایهگذاری و اقتصادهای نوظهور پرداختند.
یکی از محوریترین مفاهیم مطرحشده، سوژه «افزودن انرژی» بهجای صرفاً «گذار انرژی» بود — یعنی اینکه منابع جدید مانند انرژیهای تجدیدپذیر یا فناوریهای کمکربن، بهعنوان مکمل سوختهای فسیلی شناخته شوند نه جایگزین آنها.
این مفهوم، همانند لایههای یک کیک پیچیده، بر واقعیات جهانی دلالت دارد: تقاضای برق رو به افزایش است (بهویژه تحت تأثیر هوش مصنوعی)؛ نیاز کشورهای کمدرآمد و متوسط برای ارتقای سطح زندگی انرژی بیشتری میطلبد؛ و همزمان فشار برای کاهش شدت انتشار کربن افزایش یافته است.
در ADIPEC، بحثها بر سر این بود که چگونه انرژیهای کمکربن میتوانند بر روی زیرساختهای هیدروکربنی انباشته شوند تا هزینهها کاهش یابند، دسترسی بالا رود و انتشارها کاسته شود. اما در عین حال، اطمینان به تقاضای پایدار جهانی برای نفت و گاز، بهویژه طی دهههای آتی، بهروشنی برجسته بود.
این گزارش بر اساس گفتگوهایی تنظیم شده که در پادکست Energy Gang منتشرشده توسط Wood Mackenzie ارائه گردیده و با تمرکز بر محور پتروشیمی و انرژیهای تجدیدپذیر، دیدگاههای کارشناسان و مدیران این صنعت را بررسی میکند.
فصل اول: چالشهای «گذار» یا «افزودن»؟ – دیدگاه کارول نخله
گفتوگوی ما با دکتر کارول نخله، بنیانگذار و مدیرعامل شرکت مشاوره Crystol Energy و دبیرکل باشگاه انرژی عرب، آغاز میشود. وی که بیش از ده سال است در ADIPEC شرکت میکند، امسال تمرکز خود را بر هوش مصنوعی و فناوریهای دیجیتال توصیف کرد، اما تأکید داشت که گذار انرژی هنوز زنده است، اگرچه با سرعت کُندتری.
«گذار انرژی برای موفقیت نیاز به همه سوختها دارد، نه برای ادامه تولید به شیوه سابق، بلکه با فناوریهایی برای کاهش تأثیر صنعت بر محیط زیست. من قویاً معتقدم گذار انرژی درباره تکمیلکنندگی است، نه جایگزینی. هنوز زود است برای جایگزینی.»
در حوزه پتروشیمی که یکی از بزرگترین مصرفکنندگان انرژی فسیلی است، این دیدگاه معنا مییابد. پتروشیمیها که محصولات پایهای همچون پلاستیک، کود و مواد شیمیایی تولید میکنند، وابسته به خوراکهایی مانند نفتا و اتان هستند که از نفت و گاز استخراج میشوند. نخله اشاره میکند که شرکتهایی مانند Aramco و ADNOC اهداف «خالص صفر» خود را رها نکردهاند؛ آنها پرتفوی خود را بازتنظیم میکنند تا شدت کربن را کاهش دهند. برای مثال، در منطقه خلیجفارس، جایی که ذخایر عظیم وجود دارد، تمرکز بر تولید با کمترین هزینه و کمترین ردپای کربن است. این رویکرد، پتروشیمی را بهعنوان پلی بین هیدروکربنها و منابع تجدیدپذیر قرار میدهد.
از سوی دیگر، انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی بهعنوان مکمل وارد میدان میشوند. نخله اشاره میکند که هیدروژن، که سال گذشته خبرساز بود، امسال نسبتاً کمرنگتر ظاهر شده اما پیشرفتها ادامه دارد. هزینهها کاهش یافتهاند و هیدروژن کمکربن میتواند در بخشهایی مانند پتروشیمی نقش کلیدی ایفا کند، جایی که بهعنوان خوراک یا منبع انرژی استفاده میشود. او همچنین به انرژی هستهای، بهویژه راکتورهای کوچک مدولار (SMRها)، اشاره میکند که میتواند امنیت برق را افزایش دهد. تصور کنید پتروشیمیهایی که با انرژی هستهای یا خورشیدی کار میکنند — این نه رؤیایی بلکه واقعیت در حالشکلگیری است.
نخله هشدار میدهد که هوش مصنوعی، با افزایش تقاضای برق، چالشهایی ایجاد میکند، اما میتواند کارایی را بهبود بخشد. در پتروشیمی، AI میتواند فرآیندها را بهینه کند، اما تأثیر بر نیروی کار نامعلوم است. این فصل، مانند مقدمهٔ یک رمان، صحنه را برای تنش بین حفظ هیدروکربنها و افزودن تجدیدپذیرها آماده میکند.
فصل دوم: دیدگاه عملی از جان گیلی – جایی که «هزینهها» پیروز میشوند
در ادامه جان گیلی، مدیرعامل شرکت Kent (فعال در طراحی و مهندسی داراییهای انرژی)، دیدگاههای خود را عنوان کرد. گیلی خود را «معتاد به گذار انرژی» مینامد و بیان میکند:
«گذار وقتی اتفاق میافتد که اقتصادی باشد. مثال بهتر از خورشیدی یا بادی (onshore و offshore) نیست. وقتی قابلپایداری شوند، اتفاق میافتد، بدون توجه به سیاست.»
در دنیای پتروشیمی، این اصل کلیدی است. گیلی اشاره میکند که تقاضای نفت حدود ۱۰۲ میلیون بشکه در روز است، با ۴۰ میلیون بشکه صرف حملونقل شخصی میشود. اما با برقیسازی، بهویژه در چین که ۵۰-۶۰ درصد خودروها برقی هستند، تقاضا کاهش مییابد — شاید به میزان ۱۰-۱۵ میلیون بشکه. این تحول، پتروشیمی را تحت تأثیر قرار میدهد، زیرا خوراکهایی مانند اتان برای تولید اتیلن استفاده میشوند. با این حال، گیلی خوشبین است: تجدیدپذیرها مانند باد و خورشید که ارزانتر هستند، ادامه خواهند یافت، حتی در شرایطی که سیاستها ممکن است دست به تضعیف بزنند.
او سوخت هوانوردی پایدار (SAF) را «بدون فکر» نمیداند — آیندهای برای پتروشیمی که میتواند از زیستتوده یا هیدروژن سبز تولید شود. Kent پروژههایی برای کاهش فلرینگ و حذف کربن از فرآیندها دارد، که بسیاری از آنها حتی در پروژههای نفتی سنتی، عناصر گذار انرژی را دربردارند. گیلی همچنین به AI اشاره میکند: Kent در مراکز داده سرمایهگذاری کرده و به تأمین انرژی از باد offshore برای آنها فکر میکند. تصور کنید کارخانههای پتروشیمی که با انرژی تجدیدپذیر و AI بهینهشده کار میکنند — این داستان موفقیت اقتصادی است.
گیلی، تغییرات آبوهوایی را بزرگترین چالش زمانه میداند و هدف Kent را مقابله با آن میبیند. این دیدگاه، مانند نقطه اوج داستان، نشان میدهد که پتروشیمی میتواند با تجدیدپذیرها همزیستی کند، نه رقابت.
فصل سوم: سرعتگیری کربن زدایی – دیدگاه ساشا سیسیو
ساشا سیسیو، مدیر فروش خاورمیانه و آفریقای شرکت Aerzen (تولیدکننده تجهیزات صنعتی برای نفت، گاز و دیگر صنایع)، داستان را به سمت حوزه عملیاتی و اجرایی سوق میدهد. او میگوید:«کربن زدایی نه تنها کند نشده، بلکه سرعت گرفته است.»
مشتریان Aerzen، از عمان تا امارات، مأموریتهای خود را برای کاهش انتشار آغاز کردهاند. در حوزه پتروشیمی، فناوریهایی مانند بازیابی گاز فلر و گاز دم افزایش تقاضا یافتهاند. Aerzen کمپرسورهای هیدروژن بزرگی توسعه داده که برای بازار هیدروژن سبز و کاهش CO₂ طراحی شدهاند. این ابزارها در کارخانههای سیمان، فولاد و فاضلاب نیز بهکار گرفته شدهاند، اما اخیراً در نفت، گاز و پتروشیمی رشد چشمگیری یافتهاند.
سیسیو تأکید میکند که پایداری در حال حاضر عامل کلیدی شده است: از منبعیابی تا لجستیک و تولید. در پتروشیمی، با زنجیره تأمین پیچیده، این بهمعنای کاهش انتشار در کل چرخه است. او اشاره میکند که بحثها درباره آینده نفت و گاز دگرگون شدهاند: چند سال پیش تمرکز بر خروج سریع بود، اما اکنون روند صعودی وجود دارد، با درخواستهای بیشتر از نیجریه تا قطر. این فصل، مانند توسعه شخصیتها در رمان، نشان میدهد که پتروشیمی میتواند با فناوریهای تجدیدپذیر مانند هیدروژن ادغام شود، و دکربنیزاسیون تبدیل به «باید» شده است.
فصل چهارم: امنیت انرژی و آینده – دیدگاه کلی سیگل
کلی سیگل، پژوهشگر ارشد در مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی (CSIS)، داستان را به مسائل ژئوپلیتیکی میکشاند. او مفهوم «افزودن انرژی» را معتبر میداند:
«ما به همه چیز نیاز داریم. تقاضای نفت حداقل برای یک دهه بالا میماند، گاز طبیعی ستون اساسی است، و فناوریهای جدیدتر باید اضافه شوند.»
در حوزه پتروشیمی، صادرات اتان آمریکا به چین نقش کلیدی دارد اما تنشهای تجاری تأثیرگذارند. سیگل میگوید صنعت به کاهش انتشار متعهد است، با سرمایهگذاری در کنترل متان و جذب کربن. او به مدل آمریکایی اشاره میکند: انقلاب شیل از نوآوری بازار آزاد ناشی شد، نه کنترل دولتی.
برای تجدیدپذیرها، چین مدل «الکترواستیت» را ارائه میدهد، با صادرات پنلهای خورشیدی، توربینهای بادی و باتریها. اما سیگل معتقد است این کافی نیست برای خروج کامل از نفت و گاز. او پیشبینی میکند اصلاح مجوزها در آمریکا داستان بزرگ بعدی باشد، که پروژههای انرژی را تسریع خواهد کرد. این بخش، مانند پیچ و تاب داستان، تنشهای جهانی را برجسته میکند و پتروشیمی را در مرکز امنیت انرژی مینشاند.
فصل پنجم: تعهد صنعت – دیدگاه بیورن اوتو سوردروپ
در نهایت، بیورن اوتو سوردروپ، رئیس دبیرخانه منشور دکربنیزاسیون نفت و گاز (OGCI Decarbonisation Charter)، داستان را به نقطهی عمل میرساند. او که بیش از ۵۰ شرکت را گردهم آورده، میگوید: «مدیران عامل بر کاهش متان و حذف فلرینگ روتین تا سال ۲۰۳۰ متعهد هستند، زیرا این هم تجاری است و هم مسئولانه.»
این تعهد، در نشست COP30 برجسته خواهد شد، جایی که پیشرفتها گزارش میشوند. سوردروپ تأکید میکند که محیط کسبوکار تغییر کرده، اما کسبوکارِ سبز خوب پیش میرود.
آیندهای خلاقانه برای همزیستی
نمایشگاه ADIPEC 2025 نشان داد که پتروشیمی و انرژیهای تجدیدپذیر میتوانند مانند دو بال یک پرنده، با هم پرواز کنند. با افزودن منابعی چون خورشیدی، بادی، هیدروژن و هستهای به فسیلیها، میتوان تقاضا را پاسخ داد، انتشارها را کاهش داد و نوآوری را پیش برد. این نه یک گذار ناگهانی، بلکه یک داستان تکاملی است – جایی که پتروشیمی با خوراکهای سبز تحول مییابد و تجدیدپذیرها دسترسی را افزایش میدهند. آینده، همانند یک بوم نقاشی، منتظر خلاقیت ماست.