به گزارش نیپنا، ویکتوریا مایر در گفتگو با با جان استکلا، مدیر شرکت Perrin Resources، درباره روندهای بازار و چالشهای صنعت شیمی به صحبت نشسته است. جان استکلا با تجربه طولانی در شرکتهایی همچون Chevron، Williams و Chemical Market Analytics، نگاهی دقیق و کاربردی به تحولات و روندهای جاری صنعت دارد و بین دیدگاههای مدیریتی و عملیاتی، تحلیلهای ارزشمندی ارائه میدهد.
وضع فعلی بازار و چشمانداز کوتاهمدت
جان استکلا در ابتدای گفتگو با اشاره به وضع صنعت شیمی در ایالات متحده و سطح جهانی، روند فعلی بازار را چالشبرانگیز توصیف میکند و با تأکید بر این نکته که صنایع شیمیایی به شدت جهانی شدهاند، اشاره میکند که موقعیت هزینهای ایالات متحده نسبت به بسیاری از مناطق دیگر جهان همچنان مزیت دارد، اما این مزیت به دلیل افت تقاضای جهانی و کندی تولید در برخی خطوط، بهطور کامل تجلی پیدا نمیکند.
به گفته او، صادرات محصولات پایهای مانند اتیلن و مشتقات پروپان کاهش یافته و این مسأله نشاندهنده مشکل اصلی بازار، یعنی کمبود تقاضای جهانی است.
در اروپا، هزینههای بالای برق و انرژی باعث شده که تولیدکنندگان با مشکلات جدی مواجه شوند و نیازمند بازنگری بنیادی در مدلهای کسبوکار خود باشند. در چنین شرایطی، کشورهای آسیایی مانند کره جنوبی با مداخله دولتی در بخش اتیلن، تلاش میکنند تا بهرهوری خطوط تولید خود را افزایش دهند و تمرکز خود را بر محصولات با ارزش افزوده بالاتر معطوف کنند.
جان استکلا به وضوح بیان میکند که افزایش ظرفیتهای تولید در بازارهای جهانی ممکن است تا سال ۲۰۲۹ به نقطه تعادل نرسد و برخی تحلیلها این بازه زمانی را تا سال ۲۰۳۰ پیشبینی میکنند. این وضعیت نشاندهنده یک دوره طولانی اصلاح ساختاری در بازار جهانی است.
چالشهای عرضه و تقاضا
یکی از نکات کلیدی در تحلیل استکلا، تفکیک میان مسائل عرضه و تقاضا است. وی با اشاره به سرمایهگذاریهای قابل توجه در حوزه محصولات پتروشیمی پایهای مانند اتیلن و پروپیلن، تاکید میکند که علیرغم این افزایش عرضه، تقاضا در سطح جهانی ثابت یا حتی با کاهش جزئی روبهروست. این موضوع در سال ۲۰۲۵ به وضوح تأثیر خود را بر بازار نشان میدهد و بسیاری از شرکتها مجبور به بازنگری در استراتژیهای فروش و مدیریت موجودی شدهاند.
از منظر شرکتهای فعال در بازار، استکلا تجربه خود را در زمینه تسهیل معاملات میان خریداران و فروشندگان به اشتراک میگذارد. وی بیان میکند که شرکتها به دنبال راهکارهایی برای بهرهگیری از مقیاس تولید و کاهش هزینهها هستند. برای مثال، ترکیب نیازهای چند کارخانه به منظور خرید مشترک مواد شیمیایی پرحجم و کمارزش میتواند صرفهجویی قابل توجهی ایجاد کند. این رویکرد نشاندهنده تغییر در نحوه مدیریت منابع و توجه بیشتر به کارایی عملیاتی است.
راهکارهای افزایش کارایی و مدیریت هزینه
استکلا به وضوح اشاره میکند که بخش مهمی از تمرکز شرکتها بر افزایش بهرهوری سیستمها و کاهش هزینههای غیرضروری است. از مدیریت ناوگان ریلی برای حمل مواد اولیه تا تصمیمگیری درباره مسئولیتهای لجستیکی، شرکتها به دنبال ایجاد تعادل میان منافع خریدار و فروشنده هستند. وی معتقد است که این تلاشها میتواند موجب تغییرات ساختاری در صنعت شود، بهویژه زمانی که شرکتها مجبور شوند تصمیمات سختی درباره توقف یا کاهش فعالیت برخی واحدهای تولیدی بگیرند.
یکی از دادههای جالب مطرحشده در گفتگو، بررسی حاشیه سود در بازار اتیلن است. استکلا اشاره میکند که حاشیه سود بر اساس شاخص Spot Weighted Average در نوامبر ۲۰۲۵ به کمتر از یک سنت کاهش یافته است، به این معنی که حتی شرکتهایی با مزیت هزینهای بالا، برای حرکت دادن محصولات خود مجبور به ارائه تخفیفهای قابل توجه هستند. این وضعیت، فشار بیشتری بر واحدهای قدیمیتر و کمتر کارآمد وارد میکند و نیاز به اصلاحات ساختاری را تشدید میکند.
چالشهای بازار گلیکول و تصمیمگیری تولید یا خرید
بازار گلیکول، به عنوان یکی از مشتقات اتیلن، نمونهای از فشارهای حاشیهای و دشواریهای تصمیمگیری در صنعت است. استکلا با اشاره به قیمتهای صادراتی و داخلی، نشان میدهد که حاشیه سود واقعی برای تولیدکنندگان بسیار محدود است و ممکن است به سطوح منفی برسد. این موضوع شرکتها را مجبور میکند که گزینههای جایگزینی مانند خرید مواد اولیه از بازار به جای تولید داخلی را بررسی کنند.
این تصمیم ها، افزون بر ابعاد مالی، با مسائل نیروی انسانی و مدیریتی نیز مرتبط است، چرا که توقف یک واحد تولیدی به معنای کاهش فعالیت کارکنان و نیاز به مدیریت مجدد منابع انسانی است.
روندهای ساختاری و اصلاحات جهانی
استکلا با اشاره به تاریخچه بازار اتیلن در آمریکای شمالی، نشان میدهد که تجربه گذشته میتواند درسهای مهمی برای مدیریت بحرانهای فعلی ارائه دهد. دوره ۲۰۰۶-۲۰۰۷ نمونهای از بازسازی بازار پس از رکود و مشکلات هزینهای بود، اما امروز مسئله اصلی تقاضاست، نه هزینه.
وی همچنین به اصلاحات ساختاری در اروپا و آسیا اشاره میکند و خاطرنشان میسازد که بسیاری از شرکتها به دنبال توقف یا کاهش فعالیت واحدهای ناکارآمد خود هستند. نمونههایی از جمله تصمیم Dow برای تعطیلی دائم برخی واحدها و ExxonMobil برای توقف یک کراکر در سنگاپور، نشاندهنده روند جهانی اصلاحات ساختاری است.
تحلیل بلندمدت و روندهای جمعیتی جهانی
یکی از محورهای مهم تحلیل استکلا، تاثیر جمعیت و تغییرات دموگرافیک بر صنعت شیمی است. رشد جمعیت در آسیا و چین، به عنوان محرکهای اصلی تقاضا در دهههای گذشته، در حال بازنگری است. کاهش نیروی کار فعال و افزایش جمعیت سالمند، میتواند تقاضا را کاهش داده و تعادل بازار را تحت تأثیر قرار دهد.
این موضوع به ویژه برای تولیدکنندگان جهانی و سرمایهگذاران خارجی اهمیت دارد، زیرا پیشبینی دقیق نیازهای بازار و تطبیق ظرفیت تولید با تقاضای واقعی، کلید موفقیت در محیط رقابتی امروز است.
عوامل غافلگیرکننده و فشارهای رقابتی
استکلا به برخی تغییرات غیرمنتظره در بازار اشاره میکند، مانند کاهش شدید تفاوت قیمت بین پروپیلن رده پالایشگاهی و پروپیلن پلیمر که بیش از یک دهه بیسابقه بوده است. همچنین قیمت حمل و نقل اتیلن به چین در برخی موارد ارزانتر از حمل داخلی از طریق خطوط لوله در آمریکا است، که نشاندهنده چالشهای رقابتی ناشی از سرمایهگذاریهای گسترده در زیرساختهای صادراتی است.
این عوامل، رقابت جهانی را پیچیدهتر کرده و نیاز به تحلیل دقیقتر هزینهها و استراتژیهای تولید را افزایش میدهد.
آمادهسازی برای سال ۲۰۲۶ و آینده نزدیک
استکلا توصیه میکند که شرکتها با تمرکز بر کاهش هزینههای اضافی، بهینهسازی منابع و افزایش کارایی، خود را برای سالهای آینده آماده کنند. با وجود کاهش تقاضا، مزیت هزینهای بینظیر ایالات متحده در تولید شیمیایی، فرصتهای بلندمدتی برای شرکتهای آمریکایی فراهم میکند.
وی تأکید میکند که این مزیت، ناشی از توسعه شیل گاز در ایالات متحده است که قابل تقلید در سایر کشورها نیست و همچنان جاذبه سرمایهگذاری خارجی در منطقه را افزایش میدهد. بنابراین، هرچند سالهای پیشرو با حاشیه سود محدود و فشارهای ساختاری همراه خواهد بود، اما فرصتهای بازگشتی برای رشد و افزایش بهرهوری نیز وجود دارد.
جمعبندی و نکات کلیدی تحلیلی
۱. ضعف تقاضای جهانی: چالش اصلی بازار امروز، کمبود تقاضای جهانی برای محصولات پایهای و مشتقات است، نه هزینه تولید.
۲. فشار بر حاشیه سود: کاهش حاشیه سود و نیاز به ارائه تخفیف، شرکتها را به بازنگری در عملیات و استراتژیهای تولید و فروش وادار کرده است.
۳. تمرکز بر بهرهوری و مدیریت هزینه: شرکتها به دنبال افزایش کارایی سیستمها، بهینهسازی لجستیک و مدیریت منابع انسانی هستند.
4. تصمیمات ساختاری: توقف یا کاهش فعالیت واحدهای ناکارآمد و تمرکز بر مشتریان بزرگ، روند غالب در اصلاحات جهانی است.
5. تأثیر تغییرات دموگرافیک: کاهش رشد جمعیت فعال در آسیا و چین، چالشهای تقاضا را تشدید کرده و نیاز به برنامهریزی بلندمدت را افزایش میدهد.
6. مزیت رقابتی ایالات متحده: توسعه شیل گاز و موقعیت هزینهای منحصر به فرد، فرصتهای بازگشتی در آینده را تضمین میکند.
7. تمرکز بر تحلیل دقیق بازار و تصمیمگیری مبتنی بر داده: برای پیشبینی روندها و مدیریت ریسک، بهرهگیری از دادهها و تحلیلهای عملیاتی ضروری است.
گفتگوی پادکست «Chemical Show» با جان استکلا، تصویری جامع و تحلیلی از وضعیت کنونی و آینده صنعت شیمی ارائه میدهد. صنعت پتروشیمی، به ویژه بخش محصولات پایهای، با چالشهای جدی ناشی از افت تقاضا، فشار بر حاشیه سود و نیاز به اصلاحات ساختاری مواجه است. با این حال، مزیتهای رقابتی و فرصتهای بهبود بهرهوری، مسیرهای امیدبخشی برای شرکتهای هوشمند و استراتژیک فراهم میکند.
شرکتها برای موفقیت در سالهای پیشرو باید تمرکز خود را بر کاهش هزینههای غیرضروری، بهینهسازی منابع، مدیریت کارآمد لجستیک و تحلیل دقیق بازار معطوف کنند. با این رویکرد، حتی در شرایط دشوار، توانایی بهرهگیری از بازگشت تقاضا و افزایش سودآوری حفظ خواهد شد.