به گزارش نیپنا، کارشناسان ICIS در سنگاپور تأکید میکنند که این بحران، خطری جهانی است، اما هیچ کشوری به اندازهی همسایگان آسیایی خود، از این پدیده متضرر نخواهد شد.
بازار استیک اسیدبه نمادی از این بحران تبدیل شده است. در سال ۲۰۲۵، بازار استیک اسید چین شاهد یک جهش بیسابقه در ظرفیت تولید بود. تا زمان تهیه این گزارش، پنج کارخانه جدید با مجموع ظرفیت ۳.۸ میلیون تن به مدار تولید پیوستهاند؛ رشدی که عملاً ۲ میلیون تن در سال به توان تولید مؤثر چین افزوده است. با آغاز مجدد فعالیت کارخانههای متوقفشده و راهاندازی تأسیسات جدید، انتظار میرود کل تولید چین در سال ۲۰۲۵بیش از ۱۰ درصد افزایش یابد. اما درسی که بازار از این انفجار ظرفیت گرفت، تلخ بود: تقاضا عقب ماند.
• کندی نفسهای PTA: بخش PTA، بزرگترین مصرفکنندهی استیک اسید، تنها شاهد رشد تقاضای کمتر از ۵ درصد است. این رقم در مقایسه با نرخ ۱۴ درصدی سال ۲۰۲۴، نشاندهندهی رکود ناشی از کاهش سوددهی و افت نرخ بهرهبرداری در کارخانههای PTA است.
• سقوط تا کف: این عدم توازن وحشتناک میان عرضه و تقاضا، قیمت استیک اسید را در اغلب مناطق آسیا در ماه آگوست به پایینترین سطح از جولای ۲۰۲۰ رساند. حاشیهی سود به شدت آب رفت و بسیاری از واحدهای غیرمجتمع که خوراک اولیه را از بازار خریداری میکنند، متحمل زیانهای بلندمدت شدند.
با وجود زیاندهی، نرخ بهرهبرداری کارخانههای چینی همچنان بالا (حدود ۸۸ درصد) باقی ماند. چرا؟ زیرا بسیاری از واحدهای چینی، تولیدکنندهی مجتمع و با هزینهی عملیاتی پایین هستند. در نتیجه، برای «تنفس» در این بازار اشباع، تولیدکنندگان چینی چارهای جز صادرات اجباری نداشتند.کل صادرات چین در ۹ ماههی اول سال، ۳ درصد نسبت به سال قبل افزایش یافته و این حجم صادرات، عملاً بازارهای هدف در آسیا را به زیر کشیده است. خبرنگاران ICIS تأیید میکنند که این فشار قیمتی، تمامیت بازار آسیا را تهدید میکند.
پیچیدگی ماجرا زمانی بیشتر میشود که پای رقیب قدرتمند دیگری به میان میآید: ایالات متحده آمریکا.زمانی که قیمتها در بازارهایی نظیر هند (بزرگترین واردکننده آسیا) به پایینترین سطح خود رسید، اتفاقات عجیبی در جریانهای تجاری رخ داد:
1. انحراف مسیر چین: تولیدکنندگان چینی برای پیدا کردن بازارهای جدید، حجم قابل توجهی از محمولههای خود را به خارج از آسیا، از جمله برزیل، صادر کردند؛ اتفاقی که به دلیل تعرفههای تجاری آمریکا، جریان معمول تجاری محسوب نمیشود و نشاندهندهی تلاش چین برای تخلیهی مازاد است.
2. حضور تهاجمی آمریکا: تولیدکنندگان حوضه اقیانوس اطلس، به ویژه آمریکا، محمولههای خود را روانه هند کردند؛ کشوری که قیمتها در آن بسیار پایین و غیرجذاب بود. انگیزه این اقدام، صرفاً «ربودن سهم بازار» نبود، بلکه «ارسال سیگنال قوی» به چین بود مبنی بر اینکه: «چین تنها کشور تولیدکننده با هزینهی پایین در جهان نیست.» این اقدام، جنگ قیمتی میان دو غول (چین و آمریکا) را وارد خاک آسیا کرده است.
این رقابت دو قدرت، حاشیهی سود را برای تمام بازیگران منطقهای، از جمله تولیدکنندگان در خاورمیانه به شدت آسیبپذیر میکند.
در کنار جنگ قیمتی، چالشهای ژئوپلیتیکی و اقدامات دولت آمریکا، مستقیماً مسیرهای کلیدی تجارت منطقه را هدف گرفته است.
1. اختلال در قلب بازار هند: ایالات متحده تعرفههای خود را بر هند افزایش داده، که این امر تقاضای داخلی هند را کند و صادرات آن به آمریکا را تا ۵۰ درصد کاهش داده است. اما ضربهی مهلکتر، تحریمهای هدفمند علیه شرکتهای تجاری بزرگ هندی است.
2. هدفگیری معاملهگران کلیدی: آمریکا چندین شرکت تجاری عمده در هند را تحریم کرده است. این معاملهگران، سهمی بین ۴۰ تا ۵۰ درصد از بازار عظیم هند را در اختیار دارند.
3. فلج شدن تجارت: تحریم این بازیگران کلیدی به این معنی است که تولیدکنندگان غربی و حتی چینی (که نگران قطع ارتباط با سیستم تسویه حساب دلاری هستند)، از معامله با آنها خودداری میکنند. این وضعیت عملاً ظرفیت واردات هند را مختل کرده است.
چشماندازمبهم برای بازیگران منطقهای: «درونگرایی»و فشارجهانی
روندهای نزولی در تمام بازار آسیا مشهود است. شاخص پتروشیمی ICIS برای چین نشان میدهد که قیمتهای ماه اکتبر (۲۰۲۵) نسبت به سال قبل و ماه قبل ۳ درصد کاهش یافته و این افت در تمام کالاهای عمده مشاهده میشود.
کارشناسان معتقدند که تقاضای آسیا در کوتاهمدت و میانمدت بهبود نخواهد یافت. تحلیلگران تنها در سالهای ۲۰۲۷ یا ۲۰۲۸ انتظار بهبود نسبی تقاضا را دارند، مشروط به اینکه اقدامات لازم برای کاهش ظرفیتهای مازاد انجام شود.
پدیدهی "Involution" در چین
دولت چین با مشاهدهی این وضعیت، پدیدهای به نام "Involution" (درونگرایی یا رقابت خودویرانگر) را شناسایی کرده است. این به معنای رقابت شدید و منفی میان تولیدکنندگان داخلی در شرایط مازاد عرضه است که به اقتصاد کل کشور آسیب میزند. دولت مرکزی چین، بهویژه در بخش پلیاستر (PTA و PET)، با هدف جلوگیری از این رقابت، فعالانه وارد عمل شده و خواستار تعطیلی کارخانههای قدیمی شده است.
اما تردیدها پابرجاست: آیا تعطیلی کارخانههای قدیمیتر در چین و کره جنوبی میتواند با سرعت سیلآسای ظرفیتهای جدید مقابله کند؟ در شرایطی که تقاضای جهانی ضعیف است، این اقدامات مانند یک قطره در اقیانوس به نظر میرسد.
فشار بر تولیدکنندگان ضعیف
در این میان، این سؤال بزرگ مطرح است: «چه کسی اول تسلیم میشود؟»
تولیدکنندگان منطقه، بهویژه آنهایی که از مزیت خوراک ارزان (مانند چین و آمریکا) بیبهرهاند و خوراک خود را با قیمتهای جهانی تهیه میکنند، به شدت تحت فشار قرار دارند. با کاهش بیسابقهی حاشیهی سود، این واحدها چارهای جز توقف عملیات، فروش یا تعطیلی دائمی نخواهند داشت.
اگر آرامش در منطقه خاورمیانه برقرار شود و مسیر حیاتی کانال سوئز کاملاً بازگشایی شود، چه تأثیری بر تجارت خواهد داشت؟
بازگشایی سوئز، هزینه حمل و نقل از خلیج فارس به اروپا را به شدت کاهش میدهد (حدود ۱۵ درصد برای هر سفر رفت و برگشت) و حق بیمه ریسک جنگ نیز حذف میشود. این امر صادرات به اروپا را برای تمام بازیگران آسیایی، سریعتر و ارزانتر میکند.این اتفاق یک شمشیر دولبه است. در حالی که هزینه صادرات محصولات ایرانی به اروپا کاهش مییابد، در عین حال، مسیر برای هجوم سریعتر و ارزانتر کالاهای مازاد چینی و دیگر رقبای آسیایی به بازار اروپا نیز باز میشود. این امر، رقابت در بازار اروپا را برای ایران سختتر خواهد کرد.
چالشهای فوق، یک واقعیت جدید و بلندمدت را برای صنعت پتروشیمی ایران ترسیم میکند. برای مقابله با این محیط تجاری خطرناک، اقدامات زیر حیاتی هستند:
1. تغییر اولویت بازاریابی:
o کاهش اتکا به چین و هند: با توجه به تحریمها و مشکلات اعتباری در هند، صنعت پتروشیمی ایران باید بهسرعت تنوع مقاصد صادراتی را در دستور کار قرار دهد و وابستگی خود به بازارهای سنتی از جمله چین و هند را کاهش دهد.
o تمرکز بر تجارت جایگزین: توسعهی مکانیسمهای تهاتر و پرداخت جایگزین با شرکای غیردلاری، برای دور زدن اثر تحریمها بر معاملهگران کلیدی.
2. استراتژی تولید و قیمتگذاری:
o یکپارچهسازی و کاهش هزینه: برای مقابله با تولیدکنندگان کمهزینه چین و آمریکا، سرمایهگذاری در یکپارچهسازی عمودی برای کاهش هزینهی خوراک و تبدیل واحدهای غیرمجتمع به واحدهای خودکفا حیاتی است. این کار تضمین میکند که واحدهای ایرانی در برابر سقوط قیمتها، بیش از حد آسیبپذیر نباشند.
o گذار به محصولات ویژه (Specialty Chemicals): با توجه به اشباع کالاهای عمومی مانند استیک اسید و اتیلن، باید تولید را به سمت محصولات با ارزش افزوده بالا و مواد شیمیایی خاص که بازار رقابتی کمتری دارند، هدایت کرد.
3. دیپلماسی اقتصادی فعال:
o لابی با خریداران منطقهای: استفاده از دیپلماسی اقتصادی برای تسهیل تجارت و ایجاد کانالهای اعتباری ایمن با کشورهایی که تمایل به همکاری پایدار با ایران دارند.
صنعت پتروشیمی ایران در حال ورود به یک دورهی «بقا» است. در این بازار که «جنگ دو غول» و «مازاد عرضه تاریخی» ویژگیهای اصلی آن است، بازیگران ضعیف یا کمانعطاف حذف خواهند شد. تدوین سریع استراتژیهای دفاعی و تهاجمی برای حفظ حاشیهی سود و سهم بازار، امری ضروری است که باید از سوی متولیان امر پیگیری شود.
تهیه و تنظیم: عباس حاجی هاشمی (بر اساس تحلیلهای ICIS)