به گزارش نیپنا ، در جهانی که هوش مصنوعی مرز میان انسان و ماشین را بازتعریف میکند و شیوهی تصمیمگیری و تعامل انسانها با محیط و فناوری را به چالش میکشد، صنعت شیمی نیز در مسیر دگرگونیای عمیق قرار گرفته است؛ دگرگونیای که تنها محدود به نوآوریهای فنی نیست و ریشه در انسان، ذهن و فرهنگ سازمانها دارد. این تغییر گسترده نشان میدهد که آیندهی موفقیتآمیز صنایع شیمیایی نه صرفاً در تجهیزات پیشرفته و فرآیندهای پیچیده، بلکه در ترکیب بهینهی فرهنگ سازمانی پویا، همسویی میان واحدها و فناوری در خدمت انسان نهفته است. 
اجلاس Chemical Summit 2025 و پادکست The Chemical Show با عنوان «Insights from Chemical Summit 2025: Culture, Agility, and Technology» تصویری جامع و دقیق از این تحولات ارائه کردند؛ جایی که رهبران صنعت شیمی از تحولاتی سخن گفتند که نه در آزمایشگاهها، بلکه در ذهن، دل و تعاملات انسانی شکل میگیرد و مسیر آیندهی این صنعت را تعیین میکند.
در تازهترین اپیزود این پادکست، ویکتوریا مایر (Victoria Meyer) – مجری و کارشناس باسابقهی صنعت شیمی – میزبان گروهی از چهرههای برجستهی اجلاس Chemical Summit 2025 بود. این رویداد، که در روزهای ۳۰ سپتامبر و اول اکتبر در شهر هیوستون برگزار شد، دو روز کامل را به تبادل نظر میان مدیران ارشد، کارشناسان زنجیره تأمین، متخصصان منابع انسانی و فعالان حوزهی فناوری اختصاص داد و فضایی پرانرژی و الهامبخش برای بحث دربارهی آیندهی صنعت فراهم آورد. 
شرکتکنندگان در قالب سخنرانیها، میزگردها و گفتوگوهای تخصصی، دیدگاهها و تجربیات خود را دربارهی موضوعات کلیدی همچون رهبری آینده، فرهنگ سازمانی، پایداری، دیجیتالیشدن و نقش فزایندهی هوش مصنوعی در تصمیمگیریهای صنعتی به اشتراک گذاشتند. مایر در آغاز برنامه با نگاهی جامع به محتوای اجلاس، خلاصهی آن را در یک جمله بیان کرد: «مردم و فرهنگ، ستون فقرات دگرگونی در جهانی هستند که بهواسطهی هوش مصنوعی توانمند شده است.» از این نقطه، روایت سهگانهی او آغاز شد: انسان و فرهنگ، چابکی و همسویی کسبوکار، و فناوری بهعنوان موتور تحول.
۱. مردم و فرهنگ؛ موسیقی درونی یک سازمان
نخستین محور گفتگو، توجه به انسان و جایگاه او در قلب هر تحول سازمانی بود. تاد نلمارک (Todd Nelmark)، مدیرعامل شرکت Verdant Specialty Solutions، در سخنرانی آغازین خود گفت که موفقیت پایدار سازمانها زمانی حاصل میشود که هدف، استراتژی و فرهنگ بهعنوان سه زبان متفاوت اما هماهنگ درک شوند. او بیان کرد: «وقتی بدانی چرا وجود داری، میدانی کجا باید بازی کنی، و وقتی بدانی کجا بازی میکنی، میدانی چگونه رفتار کنی. تداوم همین رفتار است که عملکرد را روایت میکند.» نلمارک فرهنگ سازمانی را «موسیقی درونی شرکت» توصیف کرد؛ ملودیای که اگر هر روز آگاهانه نواخته شود، سازمان را زنده و پویا نگه میدارد و افراد را به سمت حرکت همسو با اهداف سازمان هدایت میکند. این استعاره نشان میدهد که فرهنگ سازمانی تنها یک سری دستورالعمل خشک نیست، بلکه تجربهای زنده و پویاست که باید هر روز از نو ساخته و پرورش یابد.
میلان تیلور (Milan Taylor) از شرکت مشاورهای Mercer، تصویری آماری از واقعیت نیروی انسانی در صنایع شیمیایی ارائه داد: ۷۱ درصد کارکنان از کار خود رضایت دارند، اما بیش از ۶۰ درصد نسبت به سلامت جسمی و روانی خود نگراناند و نیمی از آنان فعالانه بهدنبال فرصتهای شغلی جدید هستند. تیلور توضیح داد که این تناقض آشکار نشان میدهد اگرچه رضایت شغلی وجود دارد، اما اضطراب ناشی از تغییرات فناورانه و نقش روزافزون هوش مصنوعی، آرامش کارکنان را مختل کرده است. او تأکید کرد که تنها یکسوم کارکنان تاکنون گفتوگویی رسمی دربارهی تأثیر هوش مصنوعی بر شغل خود داشتهاند و افزود: «اجرای فناوری آسان است، اما ساختن اعتماد دشوار. هوش مصنوعی شغلها را نمیگیرد، بلکه نحوهی انجام آنها را تغییر میدهد.»
در میزگردی دیگر با حضور کِلی سودلیه (Kelly Soudelier) از شرکت Olin، ضرورت تعریف آگاهانه و نامگذاری فرهنگ سازمانی برجسته شد. سخنرانان یادآور شدند که «فرهنگ، چه بخواهید یا نه، وجود دارد؛ اما موفقیت در گرو آن است که آن را بشناسید، بسازید و هدایت کنید.» این بخش از اجلاس نشان داد که هر تحول سازمانی از درون انسانها و نحوهی تعامل آنها با یکدیگر و با فناوری آغاز میشود و بدون درک، پرورش و هدایت فرهنگ، هیچ پیشرفتی پایدار نخواهد بود.
۲. چابکی و همسویی در کسبوکار؛ از زنجیرهی تأمین تا همکاری بینبخشی
دومین محور اجلاس، اهمیت چابکی و همسویی میان بخشهای مختلف سازمان بود؛ امری که در محیطی پرشتاب و متغیر، دیگر یک مزیت رقابتی نیست بلکه یک الزام حیاتی است. عبدالسلامهاگر (Abdul Salam Hagar) از شرکت Clariant گفت: «زنجیره تأمین دیگر صرفاً به معنای اجرا نیست. باید از آغاز، جزئی از برنامهریزی راهبردی باشد. ادغام تدارکات، لجستیک و پایش بازار تنها با کمک دیجیتالیشدن ممکن است. شفافیت امروز دیگر یک مزیت نیست، بلکه الزام است.» این سخن نشان میدهد که تغییرات سریع نیازمند هماهنگی میان تیمها و شفافیت دادههاست تا سازمان بتواند همگام با تحولات بازار پیش برود.
شان استیفن (Sean Stephan) از OxyChem با اشاره به پروژههای مهندسی در حال اجرا توضیح داد که بسیاری از طرحهای پایداری در واقع از دل بهبود بهرهوری و نوآوری در فرآیندها بیرون میآیند؛ از موتورهای دورمتغیر تا سامانههای خودکار کنترل آب. او افزود: «پایداری و سودآوری دو مسیر متفاوت نیستند، بلکه بهصورت طبیعی به یکدیگر گره خوردهاند.»
یکی دیگر از شرکتکنندگان، که خود را «متخصص لین ششسیگما» معرفی کرد، بیان داشت که فلسفهی کاهش اتلاف و افزایش کارایی، امروزه در قالب پروژههای کاهش مصرف انرژی، آب و مواد شیمیایی نمود یافته است. همچنین، در بخشی از اجلاس، گفتوگویی تخصصی دربارهی «خلق ارزش برای مشتری» با حضور نمایندگانی از شرکتهای ExxonMobil، Sasol و Simon-Kucher برگزار شد. پیام اصلی این نشست روشن بود: خلق ارزش برای مشتری وظیفهی یک واحد یا یک فرد نیست، بلکه حاصل همافزایی تمام بخشهای سازمان است. یکی از سخنرانان با نگاهی واقعگرایانه گفت: «هیچ سازمانی همهی ایدههای خوب را در خود ندارد. 
بزرگترین فرصتها از همکاری با دیگران متولد میشوند؛ چه مشتریان، چه تأمینکنندگان، چه حتی رقبای فکری.» این بخش نشان داد که همسویی سازمانی و همکاری میانبخشی، پیششرط موفقیت در عصر تغییر سریع است و سازمانهایی که قادر به یادگیری جمعی و تعامل پویا نباشند، شانس رقابت پایدار نخواهند داشت.
۳. فناوری؛ موتور بیصدا اما پرقدرت تحول
سومین محور گفتگو به فناوری و بهویژه هوش مصنوعی اختصاص داشت؛ جایی که حلال کاپلان (Halal Kaplan) از شرکت Node با استعارهای قوی گفت: «هوش مصنوعی مانند موتور احتراق داخلی است؛ خودش هدف نیست، بلکه نیرویی است که همهچیز را به حرکت درمیآورد.» ویکتوریا مایر نیز تأکید کرد که شرکتها باید فناوری را ابزاری در خدمت انسان بدانند، نه جایگزینی برای او.
میلان تیلور افزود که موفقیت در پیادهسازی فناوریهای نوین بیش از هر چیز به «اعتماد» و «آموزش» وابسته است و بدون این دو، سرمایهگذاریهای فناورانه نتیجهبخش نخواهد بود. چارلی لاری (Charlie Laurie)، مدیر نشست دیجیتالیشدن، فناوری را با فرآیند آزمایش در آزمایشگاه مقایسه کرد: «همانطور که ترکیبهای شیمیایی بارها آزموده و اصلاح میشوند تا به فرمول درست برسند، فناوری هم نیازمند آزمون و خطاست. باید به خودمان اجازه دهیم خطا کنیم، یاد بگیریم و اصلاح کنیم.» شبنم نَجان (Shabnam Najan) از شرکت Evonik نیز گفت: «تحول دیجیتال دربارهی فناوری نیست، بلکه دربارهی بهبود امور است. 
باید اولویت را به کسبوکار بدهیم، سپس به فناوری، و در نهایت به انسان.» در پایان این بخش، یکی از حاضران با اشاره به نقش مقررات در صنعت شیمی گفت: «بله، مقررات روند نوآوری را کند میکند، اما کیفیت داده و اعتماد را بالا میبرد. پیادهسازی فناوری آسان است، ولی اگر مردم به آن ایمان نداشته باشند، شکست میخورد. فناوری بدون انسان معنا ندارد.»
آیندهای انسانی برای صنعتی فناورانه
ویکتوریا مایر در پایان پادکست، تصویری روشن از مسیر آینده ارائه داد: «فرهنگ و مردم، شالودهی تحول در جهان هوش مصنوعی هستند. چابکی و همسویی، استراتژی و همکاری را معنا میبخشند. و فناوری، موتور نیرومندی است که ما را به مقصد میرساند؛ نه خودِ مقصد.» او همچنین از برگزاری اجلاس شیمی ۲۰۲۶ در پاییز سال آینده خبر داد و از مدیران و متخصصان صنعت دعوت کرد تا با حضور در این رویداد، تجربهی یادگیری، گفتوگو و همفکری را ادامه دهند.
در دنیایی که سرعت تغییر از هر زمان دیگری بیشتر است، پیام پایانی The Chemical Show روشن و پایدار است: آیندهی صنعت شیمی نه صرفاً در فناوری، بلکه در انسانهای آگاه، سازمانهای منعطف و فرهنگی است که هر روز از نو آفریده میشود و این انسانها، فرهنگ و همکاری هستند که قدرت واقعی تحول را رقم میزنند.