به گزارش نیپنا ، در دهههای اخیر، صنعت پتروشیمی ایران نقش پررنگی در تولید ناخالص داخلی، صادرات غیرنفتی و اشتغال ایفا کرده است. اما در کنار کارکردهای اقتصادی، انتظار میرود که شرکتهای پتروشیمی، به ویژه در مناطقی که از لحاظ زیرساختی محروم یا کمترتوسعهیافتهاند، در قبال محیط اطراف خود نیز احساس مسئولیت کنند. این مسئولیت نهتنها در حوزه کاهش اثرات زیستمحیطی تعریف میشود، بلکه شامل نقشآفرینی مستقیم در توسعه اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی و اقتصادی جوامع محلی است؛ مفهومی که امروزه با عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) شناخته میشود.
تجربه جهانی نشان داده است که شرکتهایی که در چارچوب مسئولیت اجتماعی عمل میکنند، نهتنها با افزایش مقبولیت اجتماعی و سرمایه نمادین روبهرو میشوند، بلکه در بلندمدت از مزایایی همچون بهرهوری بالاتر، کاهش تنشهای اجتماعی، افزایش وفاداری کارکنان و حتی صرفهجویی در هزینهها بهرهمند میشوند. اما آیا صنعت پتروشیمی ایران بهویژه در مناطق جنوب و جنوبغرب کشور، توانسته است چنین مسئولیتی را بهشکل نهادینه انجام دهد؟ آیا پروژههای عمرانی و کمکهای موردی، بهتنهایی مصداق مسئولیت اجتماعی محسوب میشوند یا باید نگاه عمیقتری به مفهوم CSR داشت؟
از تعریف تا واقعیت؛ مسئولیت اجتماعی در صنعت چیست؟
مسئولیت اجتماعی شرکتی بهمعنای تعهد یک شرکت به ایفای نقشی فراتر از اهداف صرفاً اقتصادی و سودآوری است. این مفهوم، تعادل بین منافع اقتصادی شرکت و نیازهای اجتماعی، زیستمحیطی و فرهنگی جوامع محلی را دنبال میکند. در این چارچوب، شرکت پتروشیمی نهفقط بهعنوان تولیدکننده مواد شیمیایی، بلکه بهعنوان بازیگری تأثیرگذار در توسعه محلی دیده میشود.
در گزارش جهانی سازمان ملل متحد درباره توسعه پایدار (SDG)، مسئولیت اجتماعی شرکتها یکی از ابزارهای مهم برای تحقق اهدافی چون کاهش فقر، آموزش فراگیر، بهداشت عمومی و توسعه پایدار محلی معرفی شده است. در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، CSR یک الزام قانونی یا حداقل یک الزام رسمی در فرآیند ارزیابی شرکتهاست.
تأثیر صنعت پتروشیمی بر مناطق پیرامونی؛ از فرصت تا تهدید
اکثر مجتمع های پتروشیمی ایران در مناطقی مانند عسلویه، ماهشهر و مکران، قرار دارند. این مناطق عمدتاً دارای شاخصهای پایینتری از نظر توسعه انسانی (HDI)، نرخ بیکاری بالا، زیرساختهای محدود آموزشی و درمانی، و شکافهای اجتماعی و فرهنگی هستند.
ورود صنعت پتروشیمی با سرمایهگذاریهای کلان، فرصتهایی را برای این مناطق ایجاد میکند: اشتغالزایی، افزایش گردش مالی، ارتقای حملونقل و توسعه زیرساخت. اما در مقابل، چنانچه بدون برنامهریزی اجتماعی همراه باشد، میتواند منجر به:
• افزایش شکاف اجتماعی بین نیروهای بومی و غیر بومی
• افزایش قیمت زمین و مسکن
• فشار به منابع آبی و زیستی محلی
• و در برخی موارد، شکلگیری تعارضهای اجتماعی شود.
بنابراین مسئولیت اجتماعی در این مناطق فقط یک اقدام اخلاقی نیست؛ بلکه ضرورتی برای حفظ پایداری خود صنعت محسوب میشود.
تجربه ایران؛ اقدامات انجامشده و کمبودها
در دو دهه اخیر، برخی شرکتهای پتروشیمی ایران گامهایی در راستای ایفای مسئولیت اجتماعی برداشتهاند. از جمله:
• ساخت مدارس، درمانگاه مسجد، و کتابخانه در جوامع پیرامونی
• حمایت از تیمهای ورزشی محلی
• کمکهای نقدی و غیرنقدی به خانوادههای آسیبدیده از حوادث صنعتی
• برگزاری دورههای آموزشی تخصصی و مهارتی برای جوانان بومی
الگوهای جهانی موفق؛ تجربههایی برای یادگیری
در کشورهایی مانند نروژ، کانادا و مالزی، شرکتهای نفتی و پتروشیمی بهواسطه قانون یا چارچوبهای داوطلبانه موظف به اجرای برنامههای CSR هستند. برای مثال:
• شرکت PETRONAS مالزی، بخشی از سود سالانه خود را صرف آموزش STEM برای نوجوانان مناطق نفتخیز میکند و دارای دانشگاه اختصاصی صنعت نفت است.
• شرکت Shell در نیجریه، با وجود سابقهی منفی در گذشته، اکنون با اجرای طرحهای آبرسانی، بهداشت و آموزش زنان در دلتای نیجر، بهعنوان نمونهی تحولیافته مسئولیت اجتماعی شناخته میشود.
• در نروژ، شرکتهای نفتی موظفاند بخشی از استخدام خود را از میان نیروهای بومی منطقه انجام دهند و به آموزش و توانمندسازی آنها بپردازند.
این تجربیات نشان میدهد که CSR موفق، نیازمند چارچوب نهادی شفاف، بودجه مشخص، هدفگذاری اجتماعی و مشارکت واقعی جوامع محلی است.
چالشها و موانع نهادینهسازی CSR در صنعت پتروشیمی ایران
با وجود گفتمانسازی وسیع درباره مسئولیت اجتماعی، دلایل متعددی وجود دارد که چرا این مفهوم هنوز در صنعت پتروشیمی ایران نهادینه نشده است:
• نبود الزام قانونی یا مقررات تشویقی برای اجرای CSR
• نبود شفافیت مالی و نظارت عمومی بر بودجههای CSR
• نگاه تبلیغاتی یا روابطعمومیمحور به فعالیتهای اجتماعی
• کمبود نیروهای متخصص در حوزه توسعه اجتماعی و ارزیابی تأثیر
• شکاف فرهنگی میان مدیران صنعتی و جوامع بومی
در بسیاری از موارد، شرکتها خود را در قبال مسئولیتهای زیستمحیطی، رفاهی یا فرهنگی پاسخگو نمیدانند و آن را به دستگاههای دولتی حواله میدهند؛ درحالیکه مدلهای موفق جهانی نشان میدهند که مشارکت داوطلبانه اما مسئولانه میتواند اثربخشتر از مداخلههای دولتی باشد.
راهکارها و پیشنهادها برای آینده؛ مسئولیت اجتماعی ساختاریافته و هدفمند
برای آنکه شرکتهای پتروشیمی در ایران به بازیگرانی واقعی در توسعه اجتماعی مناطق محروم تبدیل شوند، پیشنهاد میشود:
1. تدوین چارچوب قانونی ملی برای CSR در صنعت انرژی و پتروشیمی
مانند الزام اختصاص درصد مشخصی از سود خالص به توسعه اجتماعی مناطق پیرامونی با نظارت دقیق و گزارشدهی شفاف.
2. ایجاد کمیته مستقل مسئولیت اجتماعی در هر شرکت
با حضور نمایندگان جوامع محلی، فعالان اجتماعی، متخصصان توسعه و مدیران صنعتی.
3. تهیه سند مسئولیت اجتماعی منطقهای برای هر هاب پتروشیمی
بر اساس نیازسنجی دقیق، دادهمحور و در تعامل مستقیم با مردم منطقه.
4. افزایش شفافیت عمومی و پاسخگویی در حوزه CSR
از طریق انتشار گزارشهای سالانه، داشبورد عمومی عملکرد و برگزاری نشستهای پرسش و پاسخ با شهروندان.
5. سرمایهگذاری در آموزش، کارآفرینی و توانمندسازی جوانان بومی
بهجای استخدام صرف نیروهای غیر بومی، ایجاد دانشگاههای فنی-حرفهای، مراکز نوآوری محلی و حمایت از کسبوکارهای بومی.
6. تدوین شاخصهای ارزیابی تأثیر اجتماعی طرحها
برای جلوگیری از اقدامات نمایشی یا ناکارآمد و هدایت منابع به اولویتهای واقعی منطقه.
مسئولیت اجتماعی، ضرورتی برای بقای پایدار صنعت
پتروشیمی باید از مرحله «سودآوری صنعتی» عبور کند و به مرحله «توسعه پایدار اجتماعی» برسد. این مهم، نه با شعار، که با برنامه، تعهد، شفافیت و اراده محقق خواهد شد.