به گزارش نیپنا ، ایران بهعنوان یکی از بزرگترین دارندگان ذخایر نفت و گاز جهان، ظرفیت قابلتوجهی برای تبدیل این منابع به محصولات پتروشیمیایی متنوع دارد. با اینحال، تمرکز بیشازحد بر تولید و صادرات محصولات پایه پتروشیمی، موجب شده تا بخش بزرگی از ارزش افزوده بالقوه این صنعت در مراحل پاییندستی مغفول بماند. توسعه زنجیره ارزش در پتروشیمی بهمعنای ایجاد بسترهایی برای تولید محصولات متنوعتر، با کاربردهای گستردهتر و ارزش اقتصادی بالاتر است؛ فرآیندی که از خوراک اولیه شروع شده و تا تولید کالاهای نهایی ادامه مییابد. در این مقاله، به بررسی دقیق چالشها و فرصتها در مسیر توسعه زنجیره ارزش پتروشیمی ایران و ارائه راهکارهای عملی در این خصوص میپردازیم.
تمرکز سنتی بر محصولات پایه؛ مانعی بر سر راه توسعه
در حال حاضر، بخش عمدهای از سرمایهگذاریهای انجامشده در صنعت پتروشیمی ایران بر تولید مواد پایه نظیر اتیلن، پروپیلن، متانول و اوره متمرکز شده است. هرچند این محصولات در بازارهای جهانی تقاضای قابلتوجهی دارند، اما سهم آنها از ارزش نهایی محصولات مصرفی بسیار اندک است. برای مثال، ارزش متانول بهعنوان محصول پایه، چندین برابر کمتر از مشتقات آن مانند اسید استیک، فرمالدهید و پلیاستال است. این در حالی است که ظرفیت ایران برای توسعه صنایع پاییندستی بر پایه همین مواد، در صورت وجود سیاستگذاری دقیق و زیرساخت مناسب، بسیار بالا ارزیابی میشود.
یکی از پیامدهای عدم توجه به زنجیرههای پاییندستی، افزایش خامفروشی و از دست رفتن فرصت اشتغالزایی و توسعه منطقهای است. واحدهای پاییندستی پتروشیمی، برخلاف واحدهای پایه، به نیروی انسانی بیشتری نیاز دارند و سهم بالایی در خلق شغل دارند. به همین دلیل است که بسیاری از کشورهای توسعهیافته، باوجود فقدان منابع اولیه، با تکیه بر زنجیره ارزش و توسعه دانش فنی، توانستهاند جایگاه بالایی در بازار جهانی پتروشیمی پیدا کنند.
نقش سیاست گذاری هوشمندانه در توسعه زنجیره ارزش
یکی از گامهای اساسی برای توسعه زنجیره ارزش، اصلاح ساختار سیاستگذاری در صنعت پتروشیمی است. تاکنون اغلب پروژهها بر اساس دسترسی به خوراک ارزان و نرخ بازدهی بالا تعریف شدهاند و کمتر به کامل کردن زنجیرههای موجود توجه شده است. بهعبارت دیگر، ما درگیر تعدد طرحهای مشابه شدهایم؛ بهگونهای که در برخی موارد شاهد مازاد تولید محصولات پایه هستیم، درحالیکه بخشهای پاییندستی همچنان با کمبود خوراک روبهرو هستند.
ضروری است که در فرآیند صدور مجوزها و تأیید طرحهای توسعهای، به اولویتهایی مانند تکمیل زنجیره ارزش، توسعه متوازن منطقهای، کاهش وابستگی ارزی، و انتقال فناوری توجه شود. همچنین باید مشوقهایی برای سرمایهگذاری در صنایع پاییندستی و محصولات با ارزش افزوده بالا در نظر گرفته شود؛ از جمله ارائه یارانه به زیرساخت، معافیتهای مالیاتی هدفمند، تسهیلات بانکی بلندمدت، و بیمه سرمایهگذاری.
توسعه خوشههای صنعتی و مزیتهای منطقهای
یکی از راهکارهای اثربخش برای توسعه صنایع پاییندستی، شکلگیری خوشههای صنعتی (Industrial Clusters) در کنار مناطق پتروشیمیایی موجود است. مناطقی مانند ماهشهر، عسلویه، بندر امام و لاوان که زیرساختهای مناسبی در حوزه انرژی، حملونقل و تأمین خوراک دارند، میتوانند به قطبهای توسعه صنایع پاییندستی تبدیل شوند.
توسعه خوشهای صنایع نهتنها هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد، بلکه با تجمیع واحدهای تکمیلی، بهرهوری سرمایهگذاری افزایش مییابد. همچنین، نزدیکی واحدها به یکدیگر موجب تسهیل در تبادل خوراک، کاهش هزینه لجستیک و ارتقاء همکاریهای فناورانه میشود. از سوی دیگر، ایجاد نواحی ویژه با زیرساخت آماده برای صنایع تکمیلی، ریسک سرمایهگذاری را کاهش داده و باعث جذب فعالان بخش خصوصی و سرمایهگذاران خارجی خواهد شد.
ضرورت نوسازی فناوری و بومیسازی دانش فنی
یکی از چالشهای اصلی صنایع پاییندستی در ایران، وابستگی به دانش فنی خارجی و نبود زیرساختهای کافی برای توسعه فناوریهای نوین است. در بسیاری از حلقههای زنجیره ارزش، فناوریهای بهروز برای تولید محصولات با کیفیت بالا، در اختیار تعداد محدودی از شرکتهای بینالمللی قرار دارد. تحریمهای خارجی نیز انتقال این دانش را با مانع مواجه کرده است.
برای عبور از این چالش، باید ارتباط مؤثری میان شرکتهای پتروشیمی، دانشگاهها، مراکز پژوهشی و شرکتهای دانشبنیان برقرار شود. حمایت از طرحهای توسعه فناوری، اختصاص بودجه تحقیق و توسعه، اعطای مجوزهای انحصاری به شرکتهای ایرانی برای تولید دانش فنی، و تسهیل صادرات خدمات فنی مهندسی از جمله اقداماتی است که میتواند مسیر بومیسازی فناوری را هموار کند.
از سوی دیگر، استفاده از فرصت همکاریهای فناورانه با کشورهای همپیمان و دوست، راهکار مناسبی برای کاهش فاصله فناورانه با کشورهای پیشرفته است. انتقال دانش از طریق قراردادهای Joint Venture، مشارکت در مراکز تحقیقاتی مشترک، و استفاده از ظرفیت دیپلماسی اقتصادی میتواند در این زمینه مؤثر باشد.
تأمین مالی هدفمند و سازوکارهای جذب سرمایه
یکی از عوامل کندی توسعه زنجیره ارزش، مشکل در تأمین مالی پروژههای پاییندستی است. این پروژهها بهدلیل بازدهی پایینتر در مقایسه با واحدهای بالادستی، جذابیت کمتری برای سرمایهگذاران دارند. همچنین، بهخاطر پیچیدگیهای فنی و ریسکهای بازار، بانکها نیز تمایل کمتری به تأمین مالی آنها نشان میدهند.
برای غلبه بر این چالش، لازم است سازوکارهای تأمین مالی جدید و متنوع تری طراحی شود. انتشار اوراق مشارکت صنعتی با تضمین دولت، راهاندازی صندوقهای سرمایهگذاری تخصصی در صنایع پاییندستی، ارائه تسهیلات بانکی با نرخ ترجیحی، و استفاده از مدلهای مشارکت عمومی-خصوصی (PPP) از جمله روشهایی هستند که میتوانند منابع مالی را به این بخش سوق دهند.
همچنین لازم است شرایطی برای حضور فعالتر بخش خصوصی فراهم شود. کاهش بروکراسی، شفافسازی فرآیندهای صدور مجوز، کاهش هزینههای سربار و تضمین خرید محصولات توسط دولت در سالهای ابتدایی بهرهبرداری از پروژهها، میتواند جذابیت سرمایهگذاری در این حوزه را افزایش دهد.
بازار و دیپلماسی اقتصادی؛ پیشرانهای توسعه
هیچ زنجیره ارزشی بدون تضمین بازار مصرف نهایی معنا ندارد. توسعه صنایع پاییندستی مستلزم وجود بازار پایدار داخلی و دسترسی به بازارهای منطقهای و جهانی است. در حال حاضر، بازار داخلی ایران بهتنهایی ظرفیت کافی برای جذب حجم عظیم محصولات پاییندستی ندارد و توسعه صادرات در این حوزه ضرورتی اجتنابناپذیر است.
برای این منظور، باید دیپلماسی اقتصادی کشور فعالتر عمل کند. انعقاد قراردادهای تهاتری، عضویت مؤثر در پیمانهای منطقهای، توسعه همکاری با کشورهای همسایه و آسیای میانه، و استفاده از ظرفیت راهبردی ایران در کریدورهای ترانزیتی میتواند بازار محصولات پاییندستی را گسترش دهد.
همچنین لازم است روی برندینگ محصولات پتروشیمی ایرانی کار شود. بسیاری از محصولات تولیدشده در ایران بهصورت فلهای صادر میشوند و به نام کشورهای دیگر در بازارهای جهانی عرضه میشوند. حمایت از شرکتهای صادراتی، تشویق به بستهبندی مناسب، ارتقاء استانداردهای تولید و بازاریابی بینالمللی از جمله اقداماتی است که میتواند به افزایش سهم ایران از ارزش نهایی محصولات در بازار جهانی کمک کند.
توسعه زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی ایران، نهتنها یک ضرورت اقتصادی بلکه یک الزام راهبردی برای امنیت انرژی، توسعه اشتغال و خلق ارزش پایدار است. با تغییر رویکرد از تمرکز صرف بر صادرات مواد پایه به تولید محصولات پیشرفته و متنوع، ایران میتواند جایگاهی متفاوت و قدرتمندتر در بازار جهانی پتروشیمی پیدا کند. این مسیر، نیازمند برنامهریزی دقیق، سیاستگذاری هوشمند، توسعه زیرساخت، تأمین مالی هدفمند و تعامل فناورانه با جهان است. در نهایت، قدرت آینده صنعت پتروشیمی در ایران، نه در حجم تولید، بلکه در عمق زنجیره ارزش آن رقم خواهد خورد.