امروزه و به ویژه پس از جنگ روسیه و اوکراین، اولویت روابط سیاسی بر روابط اقتصادی در زنجیرههای تأمین و تجارت بینالملل غلبه پیدا کرده است به طوری که اثر مسائل ژئوپلیتیک بر روند رشد تجارت از سال 1995 تا 2020 منجر شده است که حجم تجارت 7% کمتر از ظرفیت واقعی آن باشد.
همنوایی روابط سیاسی کشورها با روابط اقتصادی آنها در طول تاریخ نشان از اهمیت سیاست بینالملل در اقتصاد و تجارت دارد به طوری که شاخص همسویی ژئوپلیتیک در روابط تجاری که در دوران جنگ سرد معادل 0.31 واحد بود و در اوج دوران تجارت آزاد به 0.43 واحد در سال 1993 رسیده بود، اکنون در محدوده 0.28 واحد قرار گرفته است؛ یعنی اقتصادهای بزرگ، فاصله ژئوپلیتیک بیشتری از هم گرفتهاند و کمتر از گذشته با یکدیگر تجارت دارند.
با توجه به بلندمدت بودن دوره ترمیم ساختار تجارت بینالملل بر اساس بهبود روابط ژئوپلیتیکی (حدودا 10 ساله)، هر گونه تنش سیاسی یا وقوع جنگ، منجر به تغییر رفتار بلندمدت در بازارهای جهانی و جریان تجارت میشود. از طرفی کشورهای با اقتصاد کوچکتر، بیشتر به روابط ژئوپلیتیک حساس هستند و تأثیر بیشتری میپذیرند زیرا ظرفیت نهادی پایینتری برای حفظ جریانهای تجاری دارند یا به حمایتهای دولتی وابستهتر هستند. به همین دلیل کشورهایی با اقتصاد کوچکتر یا کمتر توسعهیافته یا کشورهای با نهادهای ضعیفتر، نمیتوانند به راحتی تجارت را بیتوجه به شرایط ژئوپولیتیک، به صورت پایدار حفظ کنند.
بر اساس آمار کمرگ جمهوری اسلامی ایران، صادرات غیر نفتی ایران در سال 1403 حدود 59 میلیارد دلار (154 میلیون تن) بوده است که صنعت پتروشیمی با 13 میلیارد دلار (29 میلیون تن) صادرات، رتبه اول را در میان همه صنایع به خود اختصاص داده است و سهم 22 درصدی از صادرات غیر نفتی کشور دارد.
محصولات پتروشیمی صادراتی ـ به جز اوره که غالبا در زمینهای کشاورزی کشورهای مقصد به عنوان کود شیمیایی استفاده میشود ـ در زنجیره ارزش صنایع تکمیلی آن کشورها به مصرف میرسد. تبدیل این حجم از صادرات به روابط مستحکم اقتصادی و راهبردی میان ایران و کشورهای مقصد فعلی یا بازارهای هدف آتی، از الزامات محیط تجارت بینالمللی امروز است.
بر اساس گزارش مؤسسه رولند برگر، در سال 1990 حدود 69درصد از ساختار اقتصاد جهانی (تولید ناخالص داخلی بر اساس برابری قدرت خرید) متعلق به بلوک غرب بوده است اما در سال 2023 این سهم به 40% کاهش پیدا کرده است و در نتیجه فضای بسیار بزرگی برای تعاملات و همکاریهای بینالمللی به ویژه با کشورهای جنوب اقتصادی مهیا است.
از طرفی گروه مشاوره مدیریت بوستون (BCG) پیشبینی میکند که تا طی سالهای 2023 تا 2033، تجارت میان اروپا و روسیه و نیز تجارت میان چین و غرب به ترتیب 106 و 221 میلیارد دلار کاهش یابد. از طرفی پیشبینی میشود که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، حجم تجارت خود را تا 240 میلیارد دلار افزایش دهند که یک سوم این مقدار با چین خواهد بود.
با توجه به موارد یاد شده، تغییرات دنیای امروز در حوزه روابط تجاری، فرصت و تهدیدهای مشخصی برای ایران و صنعت پتروشیمی دارد که باید ضمن حفظ ثبات و پایداری در تصمیمگیری، از فرصتهای بازار به خوبی بهره جست و محصولات فعلی و محصولات آتی تولیدی در طرحهای برنامه هفتم پیشرفت را با بهترین قیمتها به مسیرهای بهینه و در خدمت اهداف راهبردی هدایت کرد.
محمد جواد ساکت
رئیس کل تحقیقات بازار مدیریت برنامه ریزی و توسعه شرکت ملی صنایع پتروشیمی