گفتگوی نکونیوز با تئورسین توسعه صنعت پتروشیمی ایران:

پیشنهاد پتروشیمی به دولت برای تکمیل پروژه های نیمه تمام

پیشنهاد پتروشیمی به دولت برای تکمیل پروژه های نیمه تمام
(دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۳) ۱۴:۰۱

مهندس محمد حسن پیوندی چهره نام آشنایی در صنعت پتروشیمی محسوب می شود. او که پس از بازنشستگی، برای مدتی به عنوان دبیر انجمن صنفی کارفرمایی صنایع پتروشیمی فعالیت می کرد از سال گذشته و با روی کار آمدن دولت تدبیر وامید و ضرورت بهره گیری از تجربیات متخصصان و مدیران باتجربه برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور در حوزه های مختلف، توسط مهندس زنگنه دعوت به همکاری شد و از ۲۴ شهریور سال گذشته به عنوان عضو هیات مدیره و معاون مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی مجددا کار خود را آغاز کرد.

مهندس پیوندی که کار خود را از سال ۱۳۵۶ در پتروشیمی بندرامام آغاز کرد، تا سال ۶۲ در بندر امام بود و سپس به مدت ۹ ماه در زمان جنگ برای راه اندازی نیروگاه اهواز در آنجا فعالیت می کرد. از بهمن ماه ۶۲ به پتروشیمی اراک رفت و مسوولیت راه اندازی اولین الفین را در این مجموعه بر عهده گرفت. از سال ۱۳۷۲ مسوول امور هماهنگی پتروشیمی شد و سپس به مدت ۱۰ سال به عنوان معاون برنامه ریزی شرکت ملی صنایع پتروشیمی خدمت کرد. درست در نخستین سالگرد بازگشت مجدد او به شرکت ملی صنایع پتروشیمی، به دفتر او در طبقه سیزدهم ساختمان NPC رفتیم تا از معاون مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی وضعیت این صنعت را جویا شویم و بپرسیم طی یک سال اخیر برای بهبود وضعیت این صنعت چه کارهایی انجام شده و برنامه های مهم پیش رو برای توسعه صنعت پتروشیمی چیست. با وجود عقب ماندگیهای سالهای اخیر و تعداد پرشمار پروژه های نیمه کاره ای که از دولت قبل روی دست دولت فعلی باقی مانده است، مهندس پیوندی همچنان امیدوارانه سخن می گوید و همچون همیشه با شور و حرارت برنامه های آتی را تشریح می کند. حتی کاهش اختیارات و حوزه نفوذ شرکت ملی صنایع پتروشیمی که حاصل خصوصی سازی نادرست در دوره گذشته است هم نتوانسته مانعی باشد برای برنامه های مهندس پیوندی که همیشه به عنوان مغز متفکر شرکت ملی صنایع پتروشیمی شناخته شده است. بخش اول گفت و گوی اختصاصی نکونیوز با مهندس محمد حسن پیوندی معاون مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی را می خوانید.


جناب آقای مهندس پیوندی اگر موافق باشید گفت و گو را با موضوع سهام عدالت و تغییری که در سهام شرکتهای واگذار شده پتروشیمی ها بر اساس مصوبه قبلی ایجاد شده آغاز کنیم.
یکی از اجحافهایی که به صنعت پتروشیمی شده بود بحث واگذاری سهام عدالت و مدیریت آن بوسیله دیگران در این بخش بود. از نظر ما طبیعی بود که هیچ کس به اندازه صاحبان اصلی و قبلی سهام که شرکت ملی صنایع پتروشیمی به نمایندگی از دولت بود صلاحیت مدیریت این سهام را در جهت بهره وری و سود آوری نسبت به صاحبان جدید خود که بخش عمده ی از دهک های پایین جامعه هستند ندارد. ولی متاسفانه معلوم نبود چرا این نمایندگی و مدیریت در پتروشیمی نبود. در این زمینه از آغاز کار دولت یازدهم پیگیری های زیادی انجام دادیم تا اینکه اخیرا با دستور وزیر محترم نفت این نمایندگی و مدیریت به پتروشیمی برگشت. در دولت نهم و دهم تصویب شده بود که تا زمانی که وثائق تامین نشود کنترل این سهام در اختیار صاحبان قبلی و شرکت های که قبلا کنترل این سهام را در اختیار داشتند قرار بگیرد. این موضوع موقعیت شرکت ملی صنایع پتروشیمی را در امکان بهره وری بیشتر صنعت پتروشیمی و امکان استفاده از ظرفیت های نصب شده با حضور بیشتر در مدیریت ها و ارائه توانمندی ها و تجارب خود فراهم می کرد


چه تمهیداتی برای تسریع پروژه های نیمه تمام یا حضور در این پروژه ها در دوره مدیریت جدید اندیشیده اید ؟ 
در حال حاضر طبق قانون فعلی ما می توانیم اگر منابع مورد نیاز را داشته باشیم تا 20 درصد در پروژه های که از لحاظ اقتصادی مناسبند شریک باشیم.در همین راستا چند پروژه را به هیات مدیره بردیم و مجوز لازم را اخذ نمودیم و الان منتظر مجمع هستیم تا بلافاصله پس از اخذ مجوز مشارکت خودمان را در این پروژه ها آغاز کنیم. در انتخاب این پروژه ها هم چند مورد را در نظر داشتیم، یکی اینکه جنبه ملی آن بالا باشد مثل پروژه های خوراک رسانی، NGLها، و سیتوریکاوری ها، چون هدف ما از این مشارکت ها توسعه صنعت پتروشیمی است. لذا یکی از وظایف ما توسعه واحد های تامین خوراک صنعت است. به هر حال از آنجا که منابع خوراک هم ابدی نیستند و خوراک همین 60 میلیون تن ظرفیت نصب شده هم رو به کاهش است لازم است حتی برای حفظ وضعیت فعلی هم برای تامین خوراک برنامه ریزی شود. شاخصه بعدی این بوده است که اگر این پروژه ها به ساختارهایی واگذار شده اند این ساختارها دارای بنیه مالی قوی باشند. نه اینکه تازه ما بخواهیم اینها را تامین مالی کنیم. دیگر این که این پروژه ها نزدیک به منابع خوراک باشند. بنابراین باتوجه به سهامی که در قانون در هلدینگ خلیج فارس در اختیار داریم این سهام را به سرمایه گذاری در پروژه های سودآور تبدیل کنیم و این چرخه ادامه پیدا کند و پس از آنکه به تولید رسید با نظر مجمع آنها را واگذار کنیم. ما می خواهیم نقشمان را به عنوان یک شرکت توسعه ای طبق قانون ایفا بکنیم. مسئله بعدی این است که حجم زیادی پروژه در داخل کشور که حدود 15 مورد آن بالای 60 درصد پیشرفت داشته اند ناتمام ، کند یا ساکن هستند. ما در حال بررسی مشکلات اینها هستیم که بخشی از آن متانول های فایننس چین است. بخش دیگر پروژه های باقیمانده از برنامه چهارم توسعه است مثل خط لوله اتیلن غرب که حداقل 4 مورد آن در کرمانشاه، خرم آباد، سنندج و مهاباد تا پایان سال94 پتانسیل به بهره برداری رسیدن را دارند. در کرمانشاه فقط ما با کمبود تامین خوراک مواجهیم. البته اتمام این پروژه ها مستلزم تامین خوراک از فازهای 15،16 و 17 و18برای پتروشیمی کاویان است. گرچه برخی مسائل حاشیه ای هم در راه اتمام این پروژ ها قرار دارند که تلاش می کنیم با کمک دولت و مسوولین ذیربط مشکلات را برطرف کنیم. تعدادی پروژه ها که جزو بهترین ها هستند در عسلویه قرار دارند. ما با پدیده ای روبه رو هستیم که این پدیده شاید از عواقب مثبت تحریم است و آن جهش ناگهانی ظرفیت تولید متانول کشور است. با توجه به تراکم منابع مالی کشور در چین وبه وجود آمدن خط اعتباری چین ناخودآگاه طی سه چهار سال گذشته فایننس چین به بخش خصوصی عرضه شد و به یک باره 7،8 واحد متانول مگاظرفیتی در عسلویه شروع به فعلیت می کند. در شرایط فعلی ال سی ها در حال باز شدن هستند. از آنجا که این واحدها هم به صورت موازی حرکت کردند ما در حال حاضر بالای 5 میلیون تن ظرفیت فعلی تولید متانول در کشور داریم.از آنجایی که خوراکشان گاز است و در کنار دریا هم هستند، یا روی ظرفیت 100 درصد قرار دارند یا بالای 100 درصد. واحدهای فایننس چین هم که در کنار منابع خوراک و دریا هستند و تکلیف زمینشان روشن است و به دلیل اینکه سرمایه گذاران آنها هم اکثرشان به صندوقهای بازنشستگی مرتبط اند، خیلی بدبین باشیم این پروژه ها تا حداکثر 5 سال دیگر قادر به تولید خواهد بود. این ظرفیت متانول فعلی به علاوه ظرفیت متانولی که اضافه خواهد شد، ظرفیت متانول کشور را به 25 میلیون تن می رساند و این شوک بزرگی را نه تنها در بازار خاورمیانه بلکه در جهان ایجاد می کند. از طرف دیگر پدیده شیل گس در راه است. حالا تا هر حدی که صحت داشته باشد تا حدی که قیمت تمام شده آن برای سرمایه گذار در آمریکا و چین صرف کند قیمت متانول از طریق دو بردار تحت فشار قرار می گیرد، هم از طرف ظرفیت ایران و هم از طرف قیمت شیل گس. لذا چه بخواهیم، چه نخواهیم متانول تحت هر شرایطی قیمت قابل قبولی برای تبدیل به کالای بعدی خواهد داشت و این کالای بعدی هم از نظر ما پروپیلن و اتیلن خواهد بود که با تکنولوژی های غربی صرفا پروپیلن تولید می شود و با تکنولوژی های شرقی، هم پروپیلن و هم اتیلن. ما به دنبال هر دو تکنولوژی هستیم.هچنین شرکت پژوهش و فناوری تحت نظر خود بنده به دنبال افزایش راندمان تولید پروپیلن در واحد تحقیاتی ماهشهر است و شرایط آن هم در حال فراهم شدن است


چرا اینقدر به افزایش تولید پروپیلن علاقمندید و اصرار دارید؟ 
اگر بخواهیم از دیدگاه صنایع پایین دستی نگاه کنیم چون همواره این سوال مطرح است که چرا صنایع پایین دستی ما رشد نمی کنند، ابزار آن باید فراهم باشد. صنایع پایین دستی اکثرشان به پروپیلن ارتباط دارند. ما توانسته ایم از اتان های پارس جنوبی به اندازه کافی اتیلن تولید کنیم و تولید خواهیم کرد. ما الان حجم زیادی پلی اتیلن داریم و در حدود 4 میلیون پلی اتیلن در حال تولید داریم یعنی ظرفیت نصب شده داریم. بیش از 2 میلیون پلی اتیلن در راه است و گلایکول هم چیزی حدود1 میلیون تن داریم که بخشی از آن صرف خوراک می شود و بخش دیگر آن صادراتی است. لذا در مورد اتیلن و مشتقات آن در رابطه با توسعه صنایع پایین دستی آنچه که باید، اتفاق افتاده است. آنچه که پیش نرفته به دلیل کمبود پروپیلن است. از بعد سرمایه گذاری خود ان پی سی در پتروشیمی جم و امیرکبیر ترکیب معقولی از اتان و خوراک مایع را در کنار هم قرار داد تا هم ارزش افزوده برای اتان تولید شود- چرا که اتان خوراک ارزانی است و مثل خوراک مایع نیست که رقیب صادراتی داشته باشد- و هم هر دوی این واحدها هم اتیلن تولید کردند و هم پروپیلن و بنابراین از خوراک های اتان استفاده بهینه ای شد. ولی از زمانی که توان مالی شرکت ملی صنایع پتروشیمی کاهش یافت و این واحدها واگذار شدند و بخش خصوصی هم با خوراک گران که تفاوت کمی ، بین قیمت خوراک و محصول دارد سرمایه گذاری نمی کند، کاهش پروپیلن در کشور محسوس شد. لذا در شرایط فعلی ما فقط یک مییلیون تن پروپیلن نسبت به ظرفیت 6 میلیون تنی تولید اتیلن می توانیم تولید کنیم. از طرف دیگر صنایع شمیایی و پلیمری یعنی ترکیباتی مثل پلی اورتان ها همه به پروپیلن احتیاج دارند یعنی سه کربن 

نیاز دارند. به عنوان مثال ما یک واخد پلی کربنات داریم که به لحاظ نوع محصول واحد خوبی است ولی به لحاظ اقتصادی خیر، چرا که مواد اولیه آن فنول و استون است که این ها هر دو از پروپیلن تغذیه می شوند. خب، اینها دارد با بشکه وارد می شود که تاریخ انقضا دارند و چون در گمرک های مبدا و مقصد می مانند آسیب پذیرند؛ تولید کننده تمایلی به وارد کردن آنها ندارد. از طرفی طبق بررسی ها تا سال 2012 واردات مواد واسطه پروپیلن کاهش پیدا کرده است، در حالی که کالای نهایی فراوان است و نمونه آن صنعت مبل است که احتیاج بسیاری به فوم پلی اورتان دارد. لذا ما از دو طرف ضرر کرده ایم. یکی اینکه صنایع میانی توقف کرده اند به دلیل کاهش واردات مواد واسطه پروپیلن، و دیگر اینکه منابع تولید به سمت تجارت رفته اند و این ضربه سنگینی به صنعت میان دستی پتروشیمی وارد کرده است. وظیفه ما این است که در جهت توسعه صنایع میان دستی برای افزایش تولید تلاش کنیم. ما معتقدیم طبق آنچه که گفته شد و از آنجا که ما اولین کشور دارای ذخایر گاز طبیعی هستیم باید به سمت تولید پروپیلن و محصولات وابسته آن برویم. در مقوله اقتصاد مقاومتی حتی یکی از راهکارها توسعه صنایع پایین دستی و میان دستی است چرا که ماهیت اقتصاد مقاومتی این است که شما زنجیره ارزش تولید خود را طویلتر بکنید.


ما الان حدود 70 پروژه تعریف شده داریم که هر کدام تا حدی پیشرفت داشته اند. بعید است که بخواهیم آنها را تغییر بدهیم. پروژه های جدید هم که عمدتا قرار است در چابهار تعریف بشوند اجرای آن به دست شرکت مکران و شرکت سرمایه گذاری ساتا است NPC چگونه می خواهد هدایت این سرمایه ها را به سمت تولید پروپیلن انجان دهد؟ 
در حالی که ابزاری در دست ندارد. صحبت شما دو بخش داشت. یکی حدود حدود 70 پروژه ای که به اصطلاح به آنها می گوییم پروژه های زخمی شده. ما اینها را دسته بندی کرده ایم. حدود 15 مورد آنها بالای 65 درصد پیشرفت داشته اند. اینها را جداگانه به صورت یک بسته به وزارت نفت دادیم. برخی از این پروژه ها مشکل مالی دارند که در صورت تامین منابع حداکثر تا دو سال آینده به بهره برداری می رسند. راهکارش هم پیشنهاد کردیم و آن هم وثیقه گرفتن محصول آنها در مقابل تضمین کمک دولت به آنهاست. امروز درآمدهای صنعت پتروشیمی از طرف وزارت نفت وارد اقتصاد ملی نمی شود . بنابراین ارقام درآمدی شرکت ملی صنایع پتروشیمی برای وزارت نفت چشمگیر نیست. آنچه که چشمگیر است درآمد حاصل از فروش خوراک است. این یک تفاوت بزرگ است.شما رابطه شرکت ملی صنایع پتروشیمی را در زمینه رابطه اش با دولت نسبت به سالهای قبل از خصوصی سازی مقایسه کنید. در حال حاضر ما می خواهیم شرایطی را به وجود بیاوریم که نقش فراشرکتی این صنعت را به عنوان یک سازمان توسعه ای به خوبی ایفا کنیم. اینکه ما داریم در پروژه هایی که به نحوی به خوراک مربوط است مشارکت می کنیم یکی از وظایف اصلی ما به عنوان یک سازمان توسعه ای است. در واقع ما زیرساخت توسعه ای را محکم می کنیم. چون اگر زیرساخت بلرزد و خوراک کاهش پیدا کند؛ تولید ملی دچار وقفه می شود

خیلی ها نمی دانند که تمام صنایع کشور به نحوی با صنعت پتروشیمی گره خورده است. من تعجب می کنم در مناظره ای که در صدا و سیما پخش می شد یکی از اساتید اقتصاد گفت که صنعت پتروشیمی باید در صنایع پایین دستی رشد می کرد ولی در صنایع بالا دستی رشد کرده است. مگر می شود بدون اینکه مواد اولیه برای صنایع پایین دسی فراهم کنید، آنها رشد کنند؟ امروز تمام صنایع تاثیرگذار مثل صنعت خودرو و صنایع بهداشتی به صنعت پتروشیمی وابسته اند. در بخش بسته بندی های غذایی نگاه کنید که تمام مواد آن از محصولات پتروشیمی است. در صنعت توریسم به خصوص توریسم بین الملل تمامی ساختار هواپیما به جز سازه های آلومینیومی آن به صنعت پتروشیمی مرتبط است، آن هم در حالی که تنها صنعت پتروشیمی می تواند همه خواص آن را تامین کند. یعنی در صنعت هواپیما، هم ماده باید محکم باشد، هم سبک و هم غیرقابل اشتعال که این تنها به وسیله کوپلیمرها امکان پذیر است.


NPC
چگونه می خواهد در این چرخه دخالت کند؟ 
ما معتقدیم اگر پروژه های تکمیل نشده مشکل مالی نداشتنند با سرعت پیش می رفتند. نمونه آن را در پروژه خط لوله اتیلن غرب می بینید که در بدترین شرایط رشد خوبی داشته است. از سوی دیگر چون سرمایه گذار بخش خصوصی است به دنبال بهره وری از سرمایه است و چون بخش خصوصی فعلی تاجر است و هنوز توسعه گر نشده است راهکار پیشنهادی ما هم در جسله ای که با آقای دکتر جهانگیری معاون اول رییس جمهور داشتیم هم مطرح کردیم و آن این است که صندوق توسعه ملی 5 تا 10 میلیارد دلار از طریق شرکت ملی صنایع پتروشیمی دراختیار طرحها قرار دهد. ما این میزان را در مقابل وثیقه گرفتن محصولات پروژه هایی که پیشرفت 60 درصدی داشته اند در اختیار این طرحها قرار دهیم و آن را مدیریت کنیم. اگر سهامشان در گرو بانک است ما هم محصولاتشان را وثیقه بگیریم. همچنین باید از توان نیروهای قدیمی و فعلی در جهت تکمیل این پروژه ها استفاده شود، چرا که وقتی پروژه ای 60 درصد پیشرفت داشته است یعنی خوراک، آب و پیمانکار دارد و تدارکات آن تکمیل شده است.این راهکار به نظر من بسیار عملی است و کسی هم که سرمایه گذاری می کند علاقه مند است که سریعتر به محصول برسد و پولش را برگرداند. به هر حال واقعیت این است که این پروژه ها باید سریعتر به بهره بهره برداری برسد، چرا که خواب سرمایه ای که شما از آن بهره برداری نکنید به معنای تورم است. در ارتباط با پروژه های آینده هم صحبت هایی که ما با سرمایه گذاران بخش متانول می کنیم برایشان روشن است، چرا که وقتی پروژ هایشان کنار دریاست خیالشان از بابت آب و صادرات راحت است. ما تلاش می کنیم سرمایه گذاری ها را به این سمت سوق بدهیم. این که ما فقط بگوییم باید تولید ناخالص ملی داخلیرا ایجاد کنیم با حرف نمی شود. یکی دیگر از نیازهایش آب و مهمترین نیازش دانش فنی است. لذا در زمینه ورود دانش فنی و ارتقای دانش فنی داخلی تلاش می کنیم. این مجموعه کارها بهترین کارهایی است که شرکت ملی صنایع پتروشیمی می تواند بکند. یکی اینکه به فکر خوراک باشد، دیگر اینکه محصولات متانول را به پروپیلن تبدیل کند و استراتژی آن توسعه صنایع پایین دستی باشد

گفت و گو : حمیدرضا شکوهی/بهاره مهاجری

 


تعداد بازدید : ۱,۹۷۸