آیا مسیر توسعه صنعت پتروشیمی کشور باز هم اجرای مگا پروژه هاست؟

آیا مسیر توسعه صنعت پتروشیمی  کشور باز هم اجرای مگا پروژه هاست؟
(چهارشنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۳) ۱۴:۳۰

صنعت پتروشیمی با ایجاد فرصت برای ارزش افزوده آفرینی و تبدیل مواد خام (نفت و گاز) به محصولات با ارزش در کشورهای خاورمیانه جایگاهی ویژه یافته است.

در کشور ما هم در سیاست‌های کلان یا تصمیم‌گیری‌های سیاسی، مهم ترین ارزش صنعت پتروشیمی در ایجاد اشتغال و توسعه صنعتی محیط پیرامون خلاصه می شود و از سایر مزیت های رقابتی و نسبی این صنعت که از آن به عنوان زنجیره ارزش افزوده صنعت پتروشیمی نامبرده می شود، تا حدود بسیاری غفلت شده است. ارزش افزوده صنعت پتروشیمی در صنایع تکمیلی محقق می شود و این بخش همراه و همگام با صنایع بالادستی توسعه نیافته است.

رییس دفتر توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی این توسعه نیافتگی را در سطحی بودن نگاه کلان مدیریتی به توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی می داند. مهندس رضا محتشمی پور در سال 1385 به دفتر توسعه صنایع تکمیلی آمد و مسئولیت این دفتر را برعهده گرفت. وی در سال 1390 پس از 5 سال فعالیت، کلید دفتر توسعه صنایع تکمیلی را به محمد زیار داد. پس از 2 سال در مهرماه 1392 دوباره رییس دفتر توسعه صنایع تکمیلی پتروشیمی شد.

وی می گوید با برداشته شدن تحریم ها امکان اجرای مگاپروژه ها در کشور دوباره مهیا می شود. اما زمان آن رسیده است که ما هم همانند عربستان سعودی در اجرای مگا پروژه ها تجدید نظر کنیم. در ادامه گفتگوی نشریه پیام پتروشیمی را با مهندس رضا محتشمی پور بخوانید.

  

·        فراز و نشیب دفتر توسعه صنایع تکمیلی از دوره مهندس اخوان تاکنون را تحلیل کنید. نقاط قوت و ضعف دفتر را در این سالها چه می دانید؟

نکته اول عدم اتفاق نظر روی این موضوع و محدوده و الزامات آن است.

چرا که این موضوع بیرون از ماموریت های پتروشیمی بوده است و حتی افرادی که بتوانند در این حوزه اظهارنظر کنند کم داریم. تصور می کردیم یک سری کارها باید انجام شود و از تفکرات خودمان در توسعه صنعت پتروشیمی گرته برداری شده است، در صورتی که این صنعت متفاوت است. اولین مشکلی که باعث اتلاف منابعمان شده است اشکال در تعریف دقیق موضوع است که هنوز هم ادامه دارد. مشکل اینجاست که به بدیهیات این صنعت توجه نمی شود و بخشی از وقت این دفتر صرف توضیح دادن ادبیات صنعت می شود.

به عنوان مثال در اولین دوره ای که دفتر را تحویل گرفتم جمع بندی من از آنچه گذشت این بود که برخی محورهای دستور کار به هیچ عنوان نیاز نبوده است. حجم زیادی گزارش توجیه فنی - اقتصادی تهیه شده است. در دو سال 92-90 هم بخش مهمی از انرژی صرف تهیه این گزارش ها شده است. در صورتیکه در سال 85 مطالعات و جمع بندی ها نشان داد که از 79 مورد انجام شده تنها 13 مورد مطالعه شده است و مابقی دست نخورده باقی مانده است. 13 مورد مطالعه شده هم مبنای ایجاد واحد قرار نگرفته است. مشتریان جدی این طرح ها دانشجویانی هستند که می خواهند فرایند تولید را بدانند. اما بیشترین سهم هزینه ای ریالی و انسانی دفتر به این موضوع اختصاص یافته است.

این موضوع تا سال 1385 جاری بود و در سال 90 تا 92 نیز همین روال ادامه یافته است.

مهم ترین نکته این بود که عمده این طرح ها طرح های میانی بودند، صنایع پایین دستی به طرح های میانی ترجمه شده بود. طرح های نهایی خط خورده بودند. اجماع لازم در این موارد وجود نداشت. شخصی که می خواهد 40 میلیون دلار در یک طرح سرمایه گذاری کند چگونه ممکن است حاضر نباشد 20 میلیون تومان برای تهیه یک گزارش فنی و اقتصادی هزینه کند تا خودش اطلاعات را کنترل کند و ارزیابی بازار را بررسی کند. اگر این کار را انجام ندهد اساسا سرمایه گذار نیست. این کار را وزارت صنایع سالها انجام داده بود و جواب ندادن آن کاملا محرز بود.

این یعنی این که برای ماموریت دفتر توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی مطالعات شناختی سعی کردیم تجربه صنایع بالادستی و مادر را عینا در توسعه صنایع پایین دستی پیاده کنیم که قابل اجرا نبوده است. چرا که دو حوزه و دو دنیای متفاوت هستند.

 

·        به نظر جنابعالی چرا تعیین ماموریت دفتر توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی به خوبی انجام نشده است؟

در برنامه ریزی راهبردی اولین گام، تفکیک مساله ها بر اساس راهبرد است. مثلا سابیک که بر روی صنایع انرژی بر کار می کند حوزه عمل خود را به چهار ناحیه تفکیکی کرده و بر روی آنها کار می کند. صنایع پایه، صنایع پلیمری، صنایع فلزی و کودها. لذا شرکت هایش را در چهار ساختار جدا تقسیم کرده است. واحدهای کسب و کاری که مسائلشان با هم فرق می کند.

در صنعت پتروشیمی نیز هر حوزه ای تخصص خاص خود را می طلبد. این اولین مشکل پتروشیمی است که بدون تعریف دقیق ماموریت، نسخه پیچی شده است. در دوران همه مدیران ارشد نیز اتفاق افتاده است.

ایجاد این واحد هم صرفا با همین ایده بوده است. 4 سال انرژی شرکت بر روی این موضوع صرف شد. نگاه کلان و مدیریت ارشد پتروشیمی به توسعه صنایع پایین دستی باید دقیق تر باشد. در صنعت پلیمر در حال حاضر 8 تا 10 میلیون تن واحد نصب شده در کشور داریم. در چنین شرایطی نباید اولویت ایجاد واحد جدید باشد. باید بررسی شود که چرا این واحد ها با 3 میلیون تن ظرفیت در حال فعالیت هستند. در صورتیکه متاسفانه بر اساس سیاست های کلان، ایجاد شهرک های پایین دستی در دستورکار قرار می گیرد. شهرک هایی تعریف شده اند که در کنار آنها دو شهرک خالی وجود داشته است.

در یک سال و نیم گذشته 50 درصد ظرفیت مصرف پلیمر در کشور ما افزایش یافته است. این واقعیت از آنجا ناشی می شود که ظرفیت وجود دارد اما خالی است. لذا وقتی با یک عامل خارجی مثلا افزایش شدید قیمت ارز، کالاهای خارجی در بازار داخل با مشکل گرانی و عدم امکان رقابت مواجه می شوند کالاهای داخلی جای آنها را می گیرند. از طرف دیگر در بازارهای صادراتی نیز رونق می گیرد. بنابراین میزان تولید بیش از 50 درصد افزایش یافت. این رقم در سال 1390 به میزان 2 میلیون و دویست هزار تن بود که در حال حاضر در حدود 3 میلیون و 200 هزار تن است.

 

·        در حوزه صنایع میانی وضعیت به چه صورت است؟

در حوزه صنایع میانی مسائل مسائل هست. در این حوزه یکی از بزرگ ترین مسائل جدی نیازهای مشترک صنایع میانی با صنایع بزرگ است. بنابراین اگر یک یوتیلیتی در منطقه عسلویه وجود دارد و انتظار است که زنجیره ارزش در حوزه صنایع میانی پا بگیرد باید سهم صنایع میانی را از این یوتیلیتی مشخص کنیم. سهم صنایع میانی را از زمین و خوراک موجود در منطقه مشخص کنیم.

صنایع مادر و صنایع میانی باید در یک ظرف واحد مدیریت، برنامه ریزی و توسعه یابند. اگر نتوان متانول و خط لوله را به یک واحد تولید کننده فرمالین داد نمی توان از یک حدی بیشتر انتظار توسعه ظرفیت داشت. در حال حاضر شرکتی که در عسلویه فرمالین تولید می کند در حال طراحی فاز دوم است. به محض آماده سازی زیرساخت ها، واحد بعدی آماده است. به محض تامین خوراک، زمین و یوتیلیتی جوانه زدن این واحدها آغاز می شود.

 

·        آیا رویکرد جدید دفتر توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی توجه همزمان به صنایع میانی و پایین دست است؟

صنایع پایین دستی دو بخش دارد. اگر تعریف پایین دستی این باشد که از پتروشیمی خوراک می گیرد و محصول دیگری تولید می کند این ها دو گروه متفاوت هستند. یک گروه، گروه صنایع میانی هستند که یک پتروشیمی کوچک هستند و تمام ویژگی های یک پتروشیمی را در اندازه کوچک تر دارند که اتفاقا چون اندازه کوچک تر دارند در نتیجه نیاز های بیشتری نیز دارند. وقتی واحدی کوچک می شود توان ایجاد زیرساخت برای خود را از دست می دهد. بنابر این این گروه باید کنار صنایع مادر باشند. تجمیع جغرافیایی و وابستگی دارند.

گروه دوم صنایع نهایی هستند که برعکس گروه اول نیاز به تجمیع با واحدهای مادر را ندارند اما ما دقیقاً برعکس عمل کرده ایم. مثلاً سعی می کنیم در كنار مجتمع پلیمر کرمانشاه یک شهرکی را تعریف کنیم که محصول آن را به کالای جدیدی تبدیل کند. پلیمر کرمانشاه فقط گرید تزریقی می سازد. تصور کنید یک شهرک داریم که فقط قطعات تزریقی تولید می کند. بازار فروش این محصولات چه می شود؟

باید تمام ابعاد و ویژگی های بازار و ویژگی های فنی را بررسی کرد. در مقاطعی فقط به صنایع نهایی پرداخته ایم و در مقاطعی به گروه صنایع میانی اهمیت داده ایم و از صنایع کوچک غافل شده ایم.

 

·        به گفته کارشناسان یکی از اهداف احداث خط لوله اتیلن غرب، به منظور محرومیت زدایی، ایجاد ارزش افزوده بیشتر در حلقه های زنجیره و همچنین اشتغال زایی، توسعه صنایع تکمیلی استان هایی است که خط لوله اتیلن غرب به آنها خوراک می دهد. وضعیت این صنایع پایین دستی چه می شود؟

اثرات توسعه یک صنعت می تواند محلی، منطقه ای و ملی باشد. بیشترین اثرات توسعه ای صنعت پتروشیمی ملی است. من معتقد به توسعه صنایع پایین دست در مجاورت طرح های پتروشیمی نیستم. برای پاسخ به این سوال از یک مثال استفاده می کنم. مثال زنجیره ارزش برنج را می زنم. برنج را تنها می توان در مناطق خاصی کاشت. زیرا الزاماتی دارد. پس ما را به یک نواحی محدود می کند. مرحله بعد شالیکوبی است. شالیکوبی همیشه باید کنار شالیزار باشد. در این فرایند حجم زیادی انرژی در هوای رطوبتی صرف خشک کردن شالی می شود. اما انتقال شالیکوبی به مناطق دیگر نیز مقرون به صرفه نیست. چرا که نقل و انتقال شالی برنج در مقایسه با دانه برنج به صرفه نیست. مرحله بعدی رستوران است. باید بازار را بررسی کرد. رستوران را در هر منطقه ای می توان زد. رابطه این زنجیره به لحاظ جغرافیایی لزوما به معنی یکجا بودن و متفرق بودن نیست . هر دو ممکن است و کاملا به شرایط تولید باز می گردد.

صنعت پتروشیمی نیز همین طور است. یک سری کالاهایی تولید می شود که نمی توان در مسافت های طولانی حمل کرد. اکسید اتیلن یکی از همین کالاهاست. حمل این محصول بسیار سخت و پرهزینه است. باید واحدهای مصرف کننده را نزدیک این واحد احداث کرد و از طریق خط لوله خوراک را تزریق کرد. اما زمانی که در خصوص پلیمر صحبت می کنیم موضوع متفاوت است. هزینه حمل یک کیلو پلیمر 4 سنت است. قیمت یک کیلو پلیمر 8 /1 دلار است. بنابراین برای حمل هر تن پلیمر به ارزش 1800 دلار باید 40 دلار هزینه کرد. این نسبت طوری است که حمل و نقل پلیمر صرفه اقتصادی دارد.

اساسا این تفکر که در مجاورت طرح ها انتظار توسعه صنایع کوچک را داشته باشیم تفکر نادرستی است. نه می شود و نه مطلوب است. به طور مثال اگر پروفیل پی وی سی را در مجاورت پتروشیمی اروند تولید و تا مشهد حمل کنیم شامل هزینه بسیار بالای حمل و نقل می شود که کالای وارداتی جای آن را می گیرد. باید پودر پی وی سی را تا مشهد حمل و در آنجا پروفیل تولید کرد. بیشترین تراکم صنایع پایین دستی پلیمری در شهرهای بزرگ است، چراکه بازار در این شهرها وجود دارد. حتی اراک هم که در حال حاضر قطب صنعتی کشور است قطب پلیمری شناخته نمی شود.

کشورهایی که  توسعه را در خود آن منطقه انجام داده اند از محصولات دیگری به جز پلیمرها استفاده کرده اند. مثلا به جای پلی اتیلن از خود اتیلن استفاده کرده اند. اتیلن وارد منطقه شده و در آن منطقه فهرستی از صنایع وابسته به اتیلن ایجاد شده است.

مطالعه ای در سایت لورکوزن آلمان داشته ایم. آمار داده اند که 5 هزار قلم کالا در منطقه ای تولید کرده اند که این رقم از پلیمرها به دست نمی آید اما از صنایع شیمیایی تولید می شد. اگر بخشی از اتیلن را به صنایع شیمیایی اختصاص می دادیم می توانستیم در آن مناطق یک توسعه خیلی خوب و شهرک های تخصصی و توسعه فناوری داشته باشیم. نگران قیمت گران اتیلن هم نبودیم. در حال حاضر یکی از دغدغه های صنعت قیمت اتیلن است. تولید پلی اتیلن ما را به یک پارک نمی رساند اما تولید اتیلن به یک پارک می انجامد.

·        اخیراً موضوع کمبود پروپیلن در کشور مطرح شده است و تولید پروپیلن را محرک زنجیره ارزش محصولات پتروشیمی می دانند. نظرتان در خصوص روش های ارائه شده برای تولید پروپیلن چیست؟

بحث نیاز به پروپیلن در داخل کشور بحث درستی است. حجم زیادی واحدهای مصرف کننده پروپیلن در کشور داریم که خوراک ندارند. در سال 85 دفتر توسعه صنایع پایین دستی در این حوزه ورود کرده بود. در آن سال اعلام کردیم که نیاز به تولید پروپیلن در کشور داریم و خواستیم تا واحدی را بر پایه فناوری PDH ایجاد کنند زیرا ظرفیت بقیه روش ها در کشور معلوم بود. به صورت سنتی پروپیلن را به روش محصول جانبی اتیلن تولید می کردیم. افزایش ظرفیت در مجتمع های پتروشیمی تولید محصول جانبی پروپیلن را کاهش می داد. تصور می کردیم در یک بخش زنجیره در بالادست، زنجیره ناقص بود. در حال حاضر 700 هزار تن ظرفیت خالی PP در کشور وجود دارد.

معتقد به تولید پروپیلن هستم البته نه با روشی که در حال حاضر مطرح شده است. در روش GTPP حجم سرمایه گذاری بسیار بالاست و انجام آن برای بخش خصوصی کشور بسیار سنگین است.  در این روش ابتدا باید یک واحد متانول و سپس یک واحد MTP و پس از آن یک واحد PP احداث کنیم که روشی با حجم سرمایه گذاری بسیار بالاست.

اول اینکه یک سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری برای هر واحد نیاز است که از توان بخش خصوص بسیار بالاتر است. دوم اینکه در نهایت به ما پروپیلن مازاد نمی دهد. پروپیلنی تولید و در نهایت مصرف می شود. می توان گفت که کم ارزش ترین محصول قابل تولید از پروپیلن، پلی پروپیلن است.

 

·        راهکار جنابعالی برای توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی چیست؟

ساده ترین گام این است که بخشی از زمین عسلویه به صنایع میانی اختصاص یابد. باید در مدل توسعه صنعت هم تجدید نظر کرد. تصور این است با برداشته شدن تحریم ها امکان اجرا مگاپروژه ها در کشور دوباره مهیا می شود. وقت آن است که این سوال را مطرح کنیم که آیا مسیر آینده توسعه صنعت پتروشیمی کشور باز هم اجرای مگاپروژه هاست؟

بیش از 5  میلیون تن ظرفیت اتیلن در کشور وجود دارد. کل تولید اتیلن آلمان در سال 2011 هم حدود 5 میلیون تن بوده است. کل فروش صنعت پتروشیمی ایران در سال گذشته 27 میلیارد دلار بوده است اما آلمان ها 144 میلیارد از همین زنجیره محصول تولید کرده اند حدود 10 برابر .

آلمان ها گران ترین اتیلن را تولید می کنند و عوارض بسیار سنگینی برای آن می بندند. به دلیل اینکه رانت خوراک را از صنعت بیرون کشیده و اجازه تولید کالای ارزان نمی دهند. بازل را فروختند چون تولید پلی الفین ها برایشان صرفه اقتصادی نداشت. قیمت صادرات پلیمر خام آلمان 3 دلار و 55 سنت بوده و قیمت ایران یک دلار و نیم بوده است. آنها صنعت را وادار کرده اند به سمت ارزش افزوده بالا بروند. با صنایع متوسط شیمیایی و محصولات متنوع به این هدف دست یافته است.

سایت لورکوزن که یکی از 60 سایت پتروشیمیایی آلمان است در گزارش خود می گوید 50 هزار ماده شیمیایی در این سایت 470 هکتاری تولید می کند.

مسیر مگا پروژه ها و صنایع فناوری محور متفاوت هستند. حتی عربستان هم که خود پرچمدار مگاپروژه هاست دیگر به دنبال ادامه این مسیر نیست.

 

·        جایگاه دفتر توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی در پتروشیمی است یا وزارت صنعت، معدن و تجارت؟

توسعه زنجیره ارزش صنعت پتروشیمی دو بخش دارد. بخش اول یعنی صنایع میانی در حوزه سیاست گذاری و برنامه ریزی قابل تفکیک از صنعت مادر نیست. در نتیجه متولی صنایع بالادستی باید صنایع میانی را نیز برنامه ریزی کند.

اما جنس صنایع نهایی و کوچک از جنس پتروشیمی نیست و مسئول آن وزارت صنعت، معدن و تجارت است و پتروشیمی می تواند کمک کند. فرایند تولید، تجارت، فناوری و بازار آن با صنایع دیگر کاملا شبیه است. پتروشیمی مسئول صنایع کوچک نمی تواند باشد اما در صنایع میانی، پتروشیمی متولی است.

 

به عنوان آخرین سوال، یکی از اقدامات بسیار خوبی که اخیراً در دفتر توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی انجام شده است ایجاد شبکه تامین در کشور است. اجرای این طرح چه مزایایی برای صنایع کوچک و کاهش دلالی در شبکه تامین خوراک دارد؟

سعی کرده ایم با استفاده از تعاونی ها شبکه ای ایجاد کنیم تا واحدهای کوچک در داخل کشور بتوانند بدون دلالی خوراک خود را تامین کنند. نیاز داشتیم شبکه ای ایجاد کنیم که یکجا محصولات را بخرد و بین صنایع کوچک تقسیم کند و در این میان به فکر سود خود نباشد. تعاونی ها این ویژگی را دارند. در تعاونی ها تمایل به افزایش سود وجود ندارد. به دنبال افزایش سود شرکت تابعه خود هستند. در حوزه صنایع پلاستیک نیازهای سخت افزاری کم و نیازهای نرم افزاری زیاد است. چراکه کارخانه، شهرک های صنعتی و سوله های فراوانی داریم اما تولید نداریم. تولید به اندازه ظرفیت ایجاد شده نیست. برآوردها نشان می دهد حدود 30 درصد از این ظرفیت فعال است. شبکه های توزیع خرید خوراک و فروش محصول واسطه هایی هستند که منجر به افزایش قیمت محصول می شوند.

از 6 استان کشور 24 تعاونی در یک مجموعه اتحادیه در حال انجام این فعالیت هستند. وزارت صنعت، معدن و تجارت می گوید بیش از 95 درصد از واحدهای تولیدی کشور را صنایع خرد تشکیل می دهند و این صنایع نمی توانند مستقیماً با پتروشیمی ها در تعامل باشند لذا برای تامین مواد اولیه خود به بازاری وابسته اند که بعضی وقت ها محصولات پتروشیمی را تا 80 درصد گران تر به دست مصرف کننده می رساند.

تعداد بازدید : ۲,۶۱۷