111

چگونه فناوری و شناخت بازار بازدهی سرمایه گذاری را تحت تاثیر قرار می دهد؟

چگونه فناوری و شناخت بازار بازدهی سرمایه گذاری را تحت تاثیر قرار می دهد؟
(جمعه ۱۵ تیر ۱۳۹۷) ۰۸:۰۰

نرخ بازدهی پروژه های سرمایه گذاری- نوآورانه بسته به سطح شناخت شرکت از بازار و فناوری متفاوت است.

به دلیل اینکه ما 35 نوآوری در تولید مواد شیمیایی را با استفاده از داده های در دسترس مورد بررسی قرار داده ایم، نمی توانیم کل تاثیر مالی آنها را تخمین بزنیم. اگرچه توانستیم تاثیر مالی این نوآوری ها را از طریق مصاحبه با مدیران اجرایی شرکت های تولید مواد شیمیایی و پتروشیمی برآورد کنیم.

ما با این افراد در مورد دو حوزه مباحثه کردیم. اول، ما از تجربه و انتظارات آنها در مورد نرخ بازدهی داخلی، شامل نرخ های موفقیت، هزینه های معمولی و فروش انتظاری سوال کردیم. دوم، در مورد حاشیه سود اضافی که نوآوری ها در مقابل کالاهای جایگزین شده ایجاد کردند، به صورت خالص، از آنها پرسیدیم؛ ما این حاشیه سود اضافی را «سود برتر» نامیدیم. (جدول 1)

جدول 1

در تعیین نرخ بازدهی داخلی (IRR)، ما از بازدهی کامل پروژه های جدید استفاده کردیم بدون حذف فروش خالص، همانطور که می تواند فرض شود که بدون نوآوری، این فروش ها می توانند نصیب رقبایی شوند که بر روی نوآوری تمرکز کرده اند.

بالاترین سود برتر و بالاترین نوسانات در مورد این سودها- در دسته بالاترین ریسک اتفاق می افتند (یعنی، شناخت اندک هم از بازار و هم از فناوری). کمترین سود برتر نیز در دسته ای رخ می دهد که بیشترین میزان شناخت از بازار و فناوری وجود دارد.

جالب است بدانیم که با مقایسه عملکرد نرخ های بازدهی داخلی (IRR) برای این دو دسته، الگوی معکوسی را مشاهده می کنیم، کمترین ریسک بیشترین میزان بازدهی را در صورت اندازه گیری بر اساس نرخ بازدهی داخلی ایجاد کرده است.

این امر به این دلیل است که عملکرد نرخ بازدهی داخلی تا حد بسیار زیادی به دلیل نرخ های موفقیت و زمان ورود به بازار بوده است. باز هم، باید این نکته را یادآور شویم که نرخ های موفقیت ارزش های نوعی را نشان می دهند؛ ما می توانیم این موضوع را ببینیم که شرکت هایی وجود دارند که از این الگو پیروی نمی کنند و میزان سود آنها یا بسیار بالاتر یا بسیار پایین تر است.

ما می توانیم هر یک از این تاثیرات در سلول های جدول 1 مشاهده کنیم.

شناخت زیاد از بازار، شناخت زیاد از فناوری

مطالعات ما نشان می دهد که سودهای برتر در این سلول بین صفر تا پنج درصد هستند، که کمترین میزان در بین سلول های جدول هستند. اگرچه، بازدهی ها بالا هستند زیرا توسعه و سرمایه گذاری در کالاهای سرمایه ای معمولا پایین هستند، نرخ های موفقیت بالا هستند، و حجم فروش معمولا به طور قابل توجهی زیاد است، که همه اینها در کنار هم باعث رسیدن به نرخ بازدهی داخلی متوسط در محدوده 18 تا 23 درصد می شود.

در اغلب موارد سرمایه گذاری بر روی نوآوری به صورت تصاعدی افزایش می یابد تا بدین ترتیب سهم بازار حفظ شود یا ارزش محصولات موجود بیشتر شود.

شناخت اندک از بازار، شناخت زیاد از فناوری

مصاحبه شوندگان بر این باور بودند که این فضا می تواند نسبت به دسته قبلی سودهای برتر بیشتری را تولید کند (تا حد 10 درصد بالاتر از محصولات دیگر). این احتمالا به این دلیل است که وارد شوندگان می توانند در این دسته دارایی هایی را با خود همراه بیاورند که ویژگی های منحصر به فردی دارد و در محصولات موجود نظیر آنها وجود ندارد.

این نوع سرمایه گذاری ها معمولا بازدهی بیشتری خواهند داشت، در محدوده 20 تا 25 درصد، زیرا میزان سرمایه گذاری هم در توسعه و هم در کالاهای سرمایه ای معمولا بسیار پایین است.

شناخت زیاد از بازار، شناخت اندک از فناوری

فناوری های جدید در بازارهای موجود اغلب حاشیه سود برتر بسیار بالایی به دست می آورند (معمولا 10 درصد بیشتر از محصولات در سایر دسته ها)، که این امر به دلیل ترکیب ویژگی های برجسته و فهم نیازهای بازار است. اگرچه، با توجه به نیازمندی های سرمایه ای بسیار زیاد فناوری های جدید و زمان طولانی حضور آنها در بازار بازدهی این پروژه ها معمولا در مقایسه با دو دسته اول بسیار کمتر است، محدوده بازدهی این پروژه ها بین 13 تا 18 درصد است.

شناخت اندک از بازار، شناخت اندک از فناوری

این نوع از نوآوری بیشترین میزان ریسک را به همراه می آورد، اما بیشترین پتانسیل را برای به دست آوردن بالاترین حاشیه سود دارد (تا 60 درصد). نرخ های موفقیت بسیار پایین و دوره های زمانی بسیار طولانی در این فضا به بازدهی سرمایه گذاری منجر می شود که در محدوده 8 تا 12 درصد قرار می گیرند، که به زحمت هزینه های سرمایه ای اکثر شرکت های تولید مواد شیمیایی را پوشش می دهد (معمولا بین 9 تا 12 درصد). در واقع، برخی از مدیران اجرایی که با آنها مصاحبه کردیم در مورد اینکه این سرمایه گذاری های دارای ارزش حال خالص مثبت باشند ابراز تردید کردند.

با عبور از چارچوب تحلیل ماتریسی، با محدوده نرخ های بازدهی داخلی را با داده های موجود ترکیب کردیم و دریافتیم که هر دو مجموعه داده محدوده معینی از بازدهی را نمایش می دهند. تحلیل جامع ما از مجموعه داده ها به تفکیک بازارهای مختلف (کالا، محصولات تخصصی، مواد اولیه و علوم زندگی غیر داروئی) حاکی از وجود نرخ بازدهی داخلی متوسط بسیار خوب -14 تا 18 درصد نرخ بازدهی داخلی- برای نوآوری توسط شرکت های پتروشیمی است (جدول 2).

جدول 2

علاوه بر این، مجموعه داده ها اطلاعات دیگری را نیز در اختیار ما می گذارد: نشان می دهد که بخش های مختلف بازار تاثیر زیادی بر روی عملکرد مالی دارد. بازدهی بخش تولید کالاها تنها 6 تا 10 درصد نرخ بازدهی داخلی است (یا کمتر از هزینه سرمایه)، در حالی که بازدهی در سایر بخش ها به مقدار قابل توجهی بالاتر است. نوآوری در مورد تولید مواد علمی بالاترین جایگاه را به خود اختصاص می دهد یعنی بین 19 تا 23 درصد.


 

 

تعداد بازدید : ۱,۲۲۱