برندگان و بازندگان پتروشیمی در بازار

برندگان و بازندگان پتروشیمی در بازار
(یکشنبه ۱۱ مهر ۱۳۹۵) ۱۰:۱۵

تغییرات عمده ای در بازار جهانی محصولات پتروشیمی و پلیمردرجریان است که انتظار می رود در آینده بازار،گروهی از فعالان این عرصه را در جایگاه بازنده و عده ای را در جایگاه برنده قرار دهد.

به گزارش خبرنگار نیپنا، صنعت پتروشیمی در سال های اخیر با شتاب در کشورهای مختلف در خال توسعه است، برخی کارشناسان معتقدند که بسیاری از طرح های توسعه ای جدید به منظور افزایش ظرفیت ها بر مبنای تصورات و تحلیل های نادرست از آینده بازار در نظر گرفته شده اند.
صنعت پتروشیمی در آینده ای نزدیک با مشکل مازاد عرضه حاصل از افزایش ظرفیت های صورت گرفته مواجه خواهد بود. به ویژه آن که روند تجارت جهانی در حال حرکت به سمت خودکفایی بیشتر کشورها در حوزه تولیدات پتروشیمی و تمرکز دولت ها بر حفظ مشاغل و کسب و کارهای داخلی است.
برای مثال، می توان به چین اشاره کرد که زمانی بزرگترین واردکننده محصولاتی نظیر پلی اتیلن (PE)، پلی پروپیلن (PP)، اسید ترفتالیک خالص (PTA)، پلی وینیل کلراید (PVC) و بسیاری از تولیدات دیگر بود و در حال حاضر متمرکز بر خودکفایی بیشتر در این صنعت و افزایش ظرفیت های تولید در داخل است. برنامه پنج ساله این کشور برای توسعه ظرفیت های جدید در فاصله سال¬های 2016-2020 نیز این موضوع را تایید می¬کند.
در این میان برندگان آینده بازار پتروشیمی شرکت هایی خواهند بود که مدل های جدید کسب و کار را مطابق با نیازهای آتی بازار توسعه دهند. از طرفی بازندگان نیز فعالیت های فعلی خود را مطابق معمول دنبال می کنند که این موضوع می تواند شکست آن ها را اجتناب ناپذیر سازد.
قیمت های پروپیلن در مقایسه با اتیلن ظرف ماه های اخیر افت چشمگیری را تجربه کرده است. برآوردها نشان می دهد که قیمت قراردادهای پروپیلن در بازار اروپا در سال جاری میلادی تا کنون تنها 70 درصد بهای قراردادهای اتیلن بوده است. یکی از تحلیل های نادرستی که بسیاری از کارشناسان معتقدند برخی طرح های توسعه ای بر مبنای آن پایه ریزی شده است این بود که بسیاری گمان می کردند نرخ عملیاتی صنعت پتروشیمی چین از منحنی هزینه های تولید (cost curve economics) پیروی خواهد کرد و بالا بودن هزینه های تولید برای این کشور، چین را به مقصدی مناسب برای مازاد عرضه محصولات آن ها تبدیل می کند.
این در حالیست که عملکرد این کشور با منحنی یادشده تطابق ندارد. برای مثال شرکت پتروشیمی سینوپک این کشور از سال 1998 میلادی تا کنون حدود 79 میلیارد دلار در فعالیت های پالایشگاهی و پتروشیمی خود سرمایه گذاری کرده اما سود قبل از بهره و مالیات (EBIT) این شرکت تنها 10 میلیارد دلار بوده است. همچنین آمارها نشان می دهد که سود قبل از بهره و مالیات سینوپک به تفکیک در حوزه پالایش منفی هشت میلیارد دلار و در حوزه صنایع شیمیایی کمتر از نصف سرمایه اختصاص یافته به این بخش بوده است.
اما باید در نظر داشت که دولت چین 71 درصد از سهام سینوپک را در اختیار دارد و این شرکت فارغ از مسائل سودآوری متعهد به بهبود استانداردهای زندگی در چین از طریق تضمین عرضه مواد خام و محصولات نفتی به صنایع پایین دستی و مشتریان در داخل این کشور است.
از طرفی فراوانی خوراک گاز اتان حاصل از منابع گاز شیل در چند سال اخیر، صنعت پتروشیمی ایالات متحده را در آستانه یک رنسانس بزرگ قرار داد. انقلاب شیل گاز (گاز حاصل از لایه های رسوبی) و امکان بهره گیری از خوراک ارزان قیمت اتان برای تولید اتیلن، بسیاری از تولیدکنندگان پتروشیمی آمریکا و سرمایه گذاران خارجی را ترغیب کرد تا با اجرای طرح های توسعه ای جدید، به افزایش ظرفیت تولید این محصول بپردازند. چرا که گمان می کردند با افزایش تولید گاز شیل و متحول شدن رابطه سنتی میان قیمت نفت خام و خوراک گازی، می توانند در بلندمدت از رقبای خود در اروپا و آسیا که از خوراک نفتا استفاده می کنند؛ پیشی بگیرند. از این رو بسیاری از شرکت های مستقر در آمریکای شمالی بالغ بر 170 میلیارد دلار در این حوزه سرمایه گذاری کردند.
این طرح های توسعه ای زمانی برنامه ریزی شدند که گمان می شد حداقل قیمت نفت خام در آینده 100 دلار برای هر بشکه خواهد بود. این در حالیست که سطح فعلی قیمت ها کمتر از نصف رقم های پیش بینی شده است. برای مثال تولیدکنندگان پلیمر آسیا که از خوراک نفتا استفاده می کنند؛ طی ماه های اخیر و به دنبال افت بهای این محصول در نتیجه قیمت های پایین نفت خام در بازارهای جهانی، روزهای بسیار خوبی را تجربه می کنند. با کاهش هزینه های خوراک اولیه این تولیدکنندگان، حاشیه سود آن ها بسیار فراتر از انتظارها بوده و همین موضوع چالش های مهمی را پیش روی سرمایه گذاران صنعت پتروشیمی در آمریکای شمالی قرار داده است.
همچنین سیاست های بانکی برای رسیدن به سطح قبلی رشد اقتصادی جهان تنها به فاصله گرفتن از تجارت آزاد و حرکت به سوی خودکفایی بیشتر کشورها دامن زده است. برای مثال هر دو نامزد ریاست جمهوری ایالات متحده با پیمان ها و مشارکت های اقصادی پیشنهادی موسوم به فرا اقیانوس آرام (Trans-Pacific Partnership) مخالفت کرده اند. همچنین سیاست گذاران مهم در فرانسه و آلمان نیز بر رهاسازی پیمان های مشابه مشارکت در تجارت و سرمایه گذاری فرا اقیانوس اطلس (Transatlantic Trade partnership) تاکید دارند.
از این رو به نظر می رسد راهبردهای متکی بر صادرات از سوی تولیدکنندگانی که گمان می کردند مازاد عرضه آن ها در داخل می تواند مقصدی برای صادارت در خارج از کشور پیدا کند؛ در بلندمدت با شکست مواجه شود. از این رو بسیار از شرکت های مطرح صنعت پتروشیمی تنها می توانند امید داشته باشند که بیشتر طرح های توسعه ای با تاخیری طولانی به بهره برداری برسند. این در حالیست که امید هیچ گاه یک استراتژی به شمار نمی رود.
اما از طرفی افزایش تقاضای جهانی برای محصولات پتروشیمی یک فرصت مناست برای فعالان این عرصه محسوب می شود تا با تعریف مدل های جدید کسب و کار، از تمرکز بر فعالیت های معمول خود نظیر تولید موادی که تنها کاربردهای یکبار مصرف دارند؛ فاصله بگیرند و راهبردهایی مانند تولید محصولات دارای ارزش افزوده بالا و ارائه خدمات در حوزه هایی همچون جلوگیری از هدر رفت آب و غذا که از چالش های مهم دنیای امروز به شمار می رود؛ اتخاذ کنند. تنها در این صورت است که فعالیت های آن ها در آینده بازار پتروشیمی با سودآوری و افزایش درآمد همراه خواهد بود.

تعداد بازدید : ۲,۲۷۵